تبیین: 🔴 زیرساخت نگرشی سازان؛ فقدان دیدگاه ملی! 🔸خروج یک طرفه از برجام و بلاتکلیفی دولت روحانی در مذاکره با طرف های اروپایی که قاعدتا توان و انگیزه کافی برای برعهده گرفتن تعهدات را ندارند، آشکارا نشان از ضعف مفرط کسانی است که !! خوانده می شدند. اما منصرف از ضعف عملکرد افراد در این موضوع، بحث زیرساخت نگرشی مهم تر است. 🔻۱. یک فرایند  سیاسی _ اجتماعی خاص در طول چند سال با تکرار گزاره های تجدیدنظرطلبانه در حوزه سیاست خارجی، به محصولی بشدت ضعیف به نام برجام منتهی شد.  زیرساخت نگرشی این فرایند، مشخصا مبتنی بر آموزه های اصیل و عمیق سیاست خارجی اسلامی و گفتمان امام و رهبری نبود. گفتمان برجام سازان، از اموزه هایی نظیر نفی سبیل، عدم اعتماد به دشمن، گرفتن تضمین های مرحله ای از طرف عهدشکن، ماهیت شناسی مستکبرین و... کاملا خالی شده بود. به عبارت روشن؛ برجام سازان نوعی سیاست خارجی غیرانقلابی را در پیش گرفتند و به طور غیرمستقیم آموزه های اسلامی را رها کردند. 🔻۲. با دقت در ضعف های عجیب و غریب برجام که زمینه را برای خروج یک طرفه و بدون هزینه طرف اصلی را آن هم فقط پس از دو سال فراهم کرد؛ نشان می دهد نیز در زیرساخت نگرشی برجام سازان حاکم نبوده است. در این راستا درس های تاریخ ملی نیز رها شده بود و تجربه های تاریخی ملت ایران در مواجهه با دیگران، مورد توجه غربگرایان نبود. 🔻۳. وقتی صراحتا و چندین مرتبه طرف مذاکره کننده ایرانی به طرف غربی پیام می دهد اگر به توافق نرسیم؛ تندروها!!! در انتخابات پبروز می شوند نشان می دهد دیدگاه کلان نگر نیز حاکم نبوده است. حتی اگر با دیدگاه اسلامی، آمریکا را مستکبر ندانیم ، با دیدگاه منافع ملی؛  آمریکا حتما یک دشمن و طرف های اروپایی طرف های بدسابقه و غیرقابل اعتماد بودند و می بایست تعهدات ایران به صورت گام به گام و در قبال تعهدات طرف مقابل صورت می گرفت. 🔻۴. برجام به خسارت محض برای منافع ملی مان تبدیل شد تا این تجربه تلخ تاریخی را به یاد داشته باشیم که سیاست خارجی عرصه ای برای امتداد دادن رقابت های سیاسی داخلی نیست و البته بدانیم آموزه های اسلامی بهترین زیرساخت نگرشی جهت شناخت دیگران _ دوست ، دشمن و...  _ و نحوه مواجهه با آنان است.