بخش اول پاسخ: پاسخ به این شبهه این شبهه فریبنده را با توجه به چند مطلب پاسخ می دهیم: الف) این روایات، خبر واحد محسوب می شوند . خبر واحد وقتی حجیت دارد که در برابر اصول قطعی اسلام، و دستورهای صریح قرآن قرار نگیرد، ما در اسلام دارای یک سلسله اصول قطعی هستیم که نادیده گرفتن آن ها، و رفتار برخلاف آن به طور قطع جایز نیست، مانند: امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با فساد، جهاد، دفاع از حق، جلوگیری قاطع از ظلم و . . . و روشن است که انجام کامل این گونه دستورها نیاز به قیام، اقدام، داشتن نیروهای قوی در سایه حکومت الهی دارد بنابراین آیا روا است که ما آن همه اصول و دستورهای قطعی را به خاطر چند روایت که قطعی الصدور و قطعی الدلاله نیستند رها کنیم؟ قطعا جواب منفی است . ب) این روایات با روایات بسیاری که دعوت به آمادگی و قیام می کنند، معارض است، مانند روایات دفاع، جهاد، شهادت طلبی، انتظار فرج و روایاتی که در آن امامان معصوم (ع) بسیاری از قیام های مردان خدا را تایید کرده اند . به عنوان نمونه، در روایات «انتظار فرج » می خوانیم: امام صادق (ع) فرمود: «لیعدن لخروج المهدی ولو سهما; (6) هر یک از شما برای قیام قائم (عج) هر چند با تهیه کردن یک تیر باید آماده گردد .» نیز فرمود: «المنتظر للثانی عشر کالشاهر سیفه بین یدی رسول الله یذب عنه; (7) کسی که در انتظار امام دوازدهم حضرت مهدی (عج) است، مانند کسی است که شمشیرش را کشیده و در پیشاپیش رسول خدا (ص) با دشمن می جنگد، و از آن حضرت دفاع می نماید .» این گونه تعبیرها که در فرهنگ روایی ما وجود دارد، بیان گر آن است که باید برای آماده سازی ظهور قائم (عج) قیام کرد و تا آخرین توان، اقدام جدی نمود . ج) برخی از سخنان امامان (ع) در شرایط ویژه و برای اشخاص مخصوص ایراد شده است و به احتمال زیاد سخنان آن ها در برخی موارد - به خصوص در مواردی که با اصول قطعی اسلام سازگار نیست - در جو تقیه اظهار شده و آنان برای حفظ تشیع و شیعیان در شرایط خاص، این گونه سخن گفته اند . د) مطابق پاره ای از روایات، امامان (ع) قیام رادمردانی; مانند قیام زید بن امام سجاد (ع)، قیام مختار، قیام آل حسن (ع) و آنان که برای کسب رضای آل محمد (ص) پرچم مخالفت با طاغوت های زمان خود را برافراشته اند، تایید نموده اند . البته در بعضی از موارد - چنان که از روایات مذکور در توضیح القای شبهه ذکر شد، نظر به این که بعضی از قیام ها، جز با به هدر دادن نیروها به نتیجه نمی رسید، منجر به شکست می شد، امام صادق (ع) به عنوان دلسوزی، نه به عنوان ناروا بودن قیام، آن را نهی می کرد . برای تایید این مطلب نظر شما را به یک نمونه جلب می کنم: محمد بن عبدالله محض - نوه امام حسن مجتبی (ع) - در عصر امام صادق (ع) بر ضد خلیفه وقت اموی قیام کرد . در این هنگام پدرش عبدالله، از امام صادق (ع) خواست تا با محمد بیعت و قیام او را بر ضد خلیفه وقت تایید فرماید . امام صادق (ع) به او فرمود: اگر می خواهی به محمد (پسرت) دستور خروج دهی، به خاطر قاطعیت در کار خدا و اجرای امر به معروف و نهی از منکر، سوگند به خدا ما تو را که بزرگ خاندان ما هستی وانگذاریم، و با پسرت برای قیام بیعت می کنیم .» (8) حال این پرسش پیش می آید که چرا امام صادق (ع)، خود قیام مسلحانه نکرد . همین سؤال را یکی از شاگردانش به نام سدیر از آن حضرت پرسیده است . در این هنگام آن حضرت با «سدیر» در کنار چند گوسفند توقف کرده بودند . امام به او فرمود: «والله لو کان لی شیعة بعدد هذه الجداء ما وسعنی القعود; سوگند به خدا اگر شیعیان من به اندازه تعداد این بزغاله ها بودند، خانه نشینی برایم روا نبود و قیام می کردم .» سدیر می گوید همان دم از مرکب پیاده شدم . کنار آن بزغاله ها رفتم و آنها را شمردم، هفده عدد بودند . (9) امام صادق (ع) در برابر طاغوت ها آن چنان موضع گیری شدید نموده بود که اعلام کرد: «من مدح سلطانا جائرا و تخفف و تضعضع له طمعا فیه کان قرینه فی النار; (10) کسی که سلطان ستم گری را تمجید کند و در برابر او فروتنی نماید تا در کنار او به نوایی برسد، چنین کسی همنشین آن سلطان در آتش دوزخ خواهد بود .» ➖➖➖➖ سخنرانی کامل | حمایت مالی 🆔 @Tablighgharb