هدایت شده از دانشگاه حجاب
سلام. چی شد که چادری شدم: باید براتون بگم که،از بچگی با نگاه کردن به بزرگترا خیلی دوست داشتم با حجاب باشم،حس میکردم با چادر بزرگتر و با جذبه ترم،به اصرارم توی سن ۸ سالگی مادر برام چادر گرفت،اما این چادری بودن هام عمری نداشتن و یه خط در میون چادری بودم،خانواده خیلی اصرار نداشتن که چادر بپوشم،و من هم بیشتر به حرمت مکان ها چادر سر میکردم،مثلا وقتی میرفتیم کلاس قرآن،حتی اگر چادر مشکی نداشتم چادر گلدار رو سر میکردم،یا وقتی میرفتم مسجد یا مدرسه.... سنی نداشتم و دوست داشتم که جذاب باشم،و خوش تیپ،و برای هر مراسمی پوشش خاص خودش و مناسبتی داشته باشم.واسه عروسی ها مانتویی میشدم،برا روضه ها چادری.تا اینکه به سن ۱۴ سالگی زسیدم،و حس کردم این نوع پوشش به من ثبات شخصیتی نمیده و آدم باید یا زنگی زنگ باشه،یا رومی‌روم.البته اینکه با چادر در نطر دیگران حس مقبولیت و شخصیت هم داشتم اونزمان موثر بود که به معنی حقیقی چادری بشم. اما باید بگم الان که ۱۹ ساله ام،دیگه برای یافتن حس مقبولیت چادر نمیپوشم.برای آرامش روحم چادر میپوشم،اگه بخوام یه جمله شیک براش بگم این میشه که:من آینده نگرم،و الان و این لحظه سنگینی چادر رو توی حرارت گرمای شهر جیرفت تحمل کنم،اما هرگز هرگز حاضر نشم به روحم از طریق در معرض نگاه قرار گرفتن آسیب برسونم و اذیتش کنم. من واقعا خودم رو دوست دارم،و بخاطر اینکه خودم رو دوست دارم،چادر میپوشم که آسیب نبینم، کوچکترین اشتباه روحم رو اذیت میکنه، من تسلیم دستور خدام و میدونم چیزی که خدا منعش کرده،حتما انجام دادنش مانع شادی من میشه.😊 راستی،یادمه برای امتحانات رفته بودم مدرسه،یه دختر که دو سال ازم بچه تر بود اومد نزدیکم و بهم گفت،بیچاره پختیی،بوی سوختگی تا اینجا اومد،با این چادرت... من بهش گفتم،به سنگینیش عادت کردم.😊 ۱۹ساله از جیرفت ــــــــــــــــــــ ارسال خاطرات: @F_v_7951 🌸 @Hejabuni | دانشگاه‌حجاب 🎓