📚 سیر روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت سیزدهم: 🔰بررسی سیر روشنفکری در غرب روشنفکری پدیده‌ای غربی است که زائیده تحوّلات جدید فکری و فلسفی مغرب‌ زمین بوده است و دستاورد آن به‌عنوان یک کالای معرفتی و اجتماعی بعدها وارد سرزمین‌های اسلامی گردیده است. البته نمی‌توان تاریخ دقیقی برای آغاز این دوران در غرب تعیین کرد، ولی شاید بتوان آن را دورانی دانست که در سه دهه سوم قرن هفدهم تا آغاز قرن نوزدهم، در اروپا جریان داشته است. در واقع بذر روشنفکری غرب، از قرن ۱۶ میلادی کاشته شد، در قرن ۱۷ رشد کرده و در قرن ۱۸ به‌ ثمر ‌رسید. سیر تکاملی روشنفکری در همه مراحل، آثار و نتایج درخشان و ارزشمند خود را به‌عنوان اعجاز این بعثت به همراه داشت. شناخت این جریان جدید غرب، نیازمند نگاه کلان به دوره‌های فلسفی آن سامان است. ♦️بررسی دوره‌های فلسفی غرب: برخی مورّخان فلسفه، دوره‌های فلسفه غرب را به شش دوره تقسیم کرده‌اند: 🔸الف) دوره یونان باستان این دوره قابل تقسیم به دو مقطع است: یکی دوره‌ حکمای قبل از سقراط و دیگری دوره سقراط، افلاطون و ارسطو. دوره قبل از سقراط بیشتر به مسائل طبیعت‌ شناسی می‌پرداختند، درحالی‌که سقراط، افلاطون و ارسطو به مسائل فلسفه اوّلی و متافیزیک توجّه ویژه‌ای داشتند. 🔹ب) دوره شکّاکیت آکادمی با مرگ افلاطون و ارسطو، شاگردان این دو وارد بحث‌های فلسفی شدند و تحوّلی را در آن ایجاد کردند و همین، سبب شکّاکیت جدید در این زمینه شد. این شکّاکیت، با شکّاکیت دوره قبل از سقراط که سوفسطائیان ابداع کردند، تفاوت داشت و سبب ظهور دوره فلسفی دیگری به نام «هلنیزم» گردید. 🔸ج) دوره هلنیزم این دوره، از چهارصد سال قبل از میلاد تا چهارصد سال بعد از میلاد (حدود هشتصد سال) ادامه داشت. مباحث این دوره با مباحث دوره افلاطون و ارسطو تفاوت اساسی داشته و ساختار جدیدی پیدا کرد. کیهان‌شناسی، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و نفس‌شناسی که در دوران افلاطون و ارسطو از اهمیت خاصی برخوردار بود، در دوره هلنیزم دارای اهمیت نبوده و به جای آن، خودشناسی، جهت رسیدن به سعادت و لذّت، اهمیت ویژه‌ای یافت. 🔹د) قرون وسطی در این دوره هزارساله (قرن چهارم تا اواسط قرن پانزدهم میلادی) شخصیت‌هایی چون آگوستین قدیس، آنسلم قدیس و توماس آکویناس ظهور کردند و فلسفه اسکولاستیک نیز در همین دوره با احیای دوره افلاطون و ارسطو به‌ وجود آمد. با این تفاوت که فلسفه افلاطون و ارسطو آمیخته با علوم رایج و دین مسیحیت گشت، از این رو، فلسفه اسکولاستیک فقط الهیات بالمعنی‌الاعم یا متافیزیک (به‌معنای اصطلاحی) ‌نبود؛ بلکه دین مسیحیت و باورهای دینی با این فلسفه عجین شد. ادامه دارد.... 🆔 @Jarianshenasi