📚 سیر روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت چهاردهم: 🔰ادامه بررسی دوره های فلسفی غرب 🔻م) دوره رنسانس و جدید این دوره با اصلاح‌گری و رفورمیسم لوتر و کالوین آغاز شد و تحوّلات اجتماعی و مذهبی به‌ وجود آمد و شخصیت‌هایی چون فرانسیس بیکن در انگلستان و رنه دکارت در فرانسه، تحوّلات فلسفی را ایجاد کردند؛ مثلاً بیکن به ‌شدّت با منطق ارسطو مخالفت کرد و در مقابل ارغنون ارسطو، منطق جدیدی مبتنی بر حس و تجربه ابداع نمود. در این دوره، دو نحله پدیدار گشت؛ یکی نحله عقل‌گرایی فرانسه و آلمان و دیگری نحله تجربه‌گرایی انگلستان. دوره عصر جدید تا قرن هجدهم ادامه یافت و مکتب تجربه‌گرایی هیوم و فلسفه استعلایی کانت و عصر روشنگری را به وجود آورد 🔸و) دوره معاصر قرن نوزدهم، از جایگاه ویژه‌‌ای برای مکاتب فلسفی، یعنی پوزیتوسیم و اگزیستانسیالیسم برخوردار است. فلسفه اگزیستانسیالیسم، بیشتر در ادبیات و هنر تأثیرگذار بوده است. از این رو، بیشتر رمان‌نویس‌ها از فلسفه‌های اگزیستانس متأثّر شدند. آثار آلبرکامو، کافکا، سارتر، صادق هدایت و...، از همین فلسفه، تأثیر پذیرفته‌اند. علّت اینکه به فلسفه اگزیستانسیالیسم، فلسفه‌های اگزیستانس اطلاق می‌شود این است که این فلسفه‌ها فقط در پرسش با یکدیگر مشترکند، امّا پاسخ‌های یکسانی ندارند. کی یرکگارد، مارسل، هایدگر، سارتر، نیچه و...، پرسش‌های مشترک وجود و خودشناسی را مطرح می‌کنند، امّا پاسخ‌های این فیلسوفان متفاوت است؛ بنابراین، می‌توان به تعداد فیلسوفان اگزیستانس، مکتب اگزیستانسیالیسم وجود داشته باشد. فلسفه‌های معاصر غرب بر برخی از روشنفکران ایرانی تأثیر زیادی گذاشته‌اند. 🔹فلسفه تحلیل زبانی توسط ویتگنشتاین متأخر از پوزیتویسم منشعب شد و سومین مکتب معاصر غرب را پدید آورد و آن را جانشین پوزیتویسم نهاد. چهارمین فلسفه معاصر، فلسفه پدیدارشناسی است که انشعاب دیگری از اگزیستانسیالیسم است. البته مؤسّس پدیدار شناسی را باید کانت، فیلسوف آلمانی نیمه دوم قرن هجدهم دانست. امّا این مکتب فلسفی به ‌عنوان نظام فلسفی ، توسط هوسرل مطرح گردید و هایدگر و دیگران دنباله آن را گرفتند، اما خود هایدگر و سپس گادامر، مکتب هرمنوتیک فلسفی را پایه‌ریزی کردند. حاصل سخن اینکه، فلسفه‌های اگزیستانس، منشأ پیدایش پدیدارشناسی و هرمنوتیک و فلسفه پوزیتویسم، منشأ پیدایش فلسفه تحلیل زبانی گشت. ادامه دارد.... 🆔 @Jarianshenasi