❇️ گاهی صفاتِ یک موجود با سنجش و مقایسه نسبت به صفات موجودی دیگر مشخص می‌شود که نقص است یا کمال و استعداد و حتی گاهی در این مقایسه ها پی به این می‌بریم که گاهی برخی موجودات اساسا استعداد کسب برخی کمالات را ندارند چون در ذاتِ وجودی آنها چنین چیزی نيست. 🔅👈 مثلا شیرین بودن برای شیرینی یک کمال است اما همین استعداد شیرینی برای نمک وجود ندارد و اساسا شور بودن برای نمک مزیت و کمال محسوب میشود. یعنی معیار با کیفیت بودن یک نمک به شورتر بودن آن است و اگر نمکی شیرین باشد و یا طعم‌ نداشته باشد، یعنی آن نمک نقص دارد. ✳️ انسانها هم همینطور، متفاوت بودن کیفیت طبع (مزاج جبلّی) افراد به این است که هر کدام متصف به استعداد های ذاتی خاصی هستند که با کسب و بروز آن ها به اوج کمال می‌رسند و اصلا قرار نیست با کسب دیگر استعدادها از دیگر طبع ها به کمال برسند. ♻️ مثال ساده تر: برای یک آفریقایی سیاه پوست اصلا این کمال نیست که سفید پوست شود. سیاه پوستی صفتِ ذاتی او است و از اتفاق اگر یک سیاه پوست دارای پوستِ سفید روشن تر (مثل برص) شود، آن را بیماری و نقص می‌دانند. یا در بین منطقه ای که همه سفید پوست هستند اگر یک نفر سیاه پوست شود، این یعنی نقص و بیماری. در بقیه صفات ذاتی طبعی نیز همین گونه است و کمال انسان ها در بروز استعدادهای ذاتی خودشان است 💠 سرّ این مطلب از دید علمی این است که موجودات، انسان‌ها (طبع ها) دارای حدّ و مرز (ماهیتی) خاصی هستند که اگر از دائره صفاتِ ذاتی خود فراتر بروند یعنی به نوع دیگری تبدیل شده اند. مثلا نمک اگر شیرین بشود دیگر اسمش نمک نیست، اسمش می‌شود شکر! 😊 2⃣ https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ❀ ⃟⃟ 🦋 ⃟ ⃟ ⃟✤══════════