بخشی از خاطرات👇🏻👇🏻
نامه برای آب..💦
همرزم یوسف میگوید هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد🤔 آن هم هر روز🙄
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم کسی را ندارم که...😭💔
#خاطرات_شهدا✍🏻
#شهید_یوسف_قربانی🌹
『@Asheghaneh_Shahadat』