🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ✨ خوشبختی گاهی آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش، که حسش نمی کنیم! چایی که مادر برایمان می ریخت و می خوردیم، خوشبختی بود 😍 دستهای بزرگ و زِبر بابا را گرفتن، خوشبختی بود😍 خنده های کودکی هایمان ، شیطنت ها، آهنگ های نوجوانی مان ، خوشبختی بود😍 ❌ اما ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم !! چای را با غرغر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است، سرد یا داغ است 😔 زور زدیم که دستمان را از دست بابا جدا کنیم تا آسوده بدویم 😔 گفتند ساکت ، مردم خوابیده اند و ما غرغر کردیم و توپ مان را محکم تر به دیوار کوبیدیم 😔 ❌خوشبختی را ندیدیم یا نخواستیم ببینیم ، شاید !! 💥اما حالا دوست نازنینم .. کاش هر‌کجا که هستیم ، هر چند ساله که هستیم ، با تمام گرفتاری های تمام نشدنی که همه مان داریم ، امروز را قدر بدانیم ، خوشبختی های کوچکمان را بشناسیم و باور کنیم ، عشق را بهانه کنیم ، برای بوییدن دامان مادرمان اگر هنوز داریمش، برای بوسیدن دست شاید لرزان پدرمان اگر هنوز هست ، و بهانه کنیم برای به آغوش کشیدن کسی که دوستش داریم! ✨ رفقای جانم.. خوشبختی ها ماندنی نیستند ! اما می شود تا هستند زندگی شان کرد 😊 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 @jourvajor