خاطره راوی:مادرشهید سرکشی از خانواده‌ی فقرا سراغ می‌گرفت از خانواده‌های فقیر. اگر کمکی از دستش بر می‌آمد، دریغ نمی‌کرد. خانواده‌ای بود که پدرشان از دو پا فلج و دو فرزند کوچک داشتند. میرزا در یکی از سرکشی‌هایش، متوجه حوض وسط خانه‌ی آن‌ها شد. به سرعت رفت به مغازه‌اش. دری برای آن حوض ساخت تا خدایی ناکرده خطری پیش نیاید. ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┄┄┄ •🌷• ↷ 🆔️https://eitaa.com/k2500sh