✅ما امنای الهی هستیم
✍جابربنیزیدجعفی از یاران امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام)می گوید:
🍃همسفر حضرت امام باقر (علیه السلام) در راه حج بودم.
🕊ناگاه کبوتری آمد و بر چوبهی محمل امام نشست و صدایی از خود درآورد. من خواستم آن را بگیرم.
🌹 امام فریاد زد:
این حیوان به ما اهل بیت پناه آورده است.
او میگوید سه سال است در این کوه جوجه میگذارد و ماری میآید جوجههایش را میخورد.
از من میخواهد دعا کنم جوجههایش سالم بمانند. من هم دعا کردم و خداوند شر مار را از سرش کم فرمود.
🍃نزدیک سحر شد. از مرکبها پیاده شدیم. امام شنهای بیابان را با دست کنار زد و چنین دعا کرد:
خدایا ما را طاهر و سیراب نما.
ناگاه در بین شنها سنگ سفیدی ظاهر شد. امام آن را برداشت. چشمه ای از آب زلال ظاهر شد. با آب چشمه وضو گرفتیم و از آن آشامیدیم.
🍃 نزدیک قریه ای رسیدیم. امام به نخل خشک و بیثمری نزدیک شد و فرمود: ای درخت، از آنچه خداوند در تو آفریده بما بده.
ناگاه شاخههای درخت خم شد و میوه داد. ما میوهاش را چیدیم و خوردیم. یکی از همسفران گفت:
مانند آنچه امروز دیدم از ساحری ندیده بودم.
💜امام فرمود:
بر اهل بیت دروغ مبند.
❌کار ما سحر و جادو نیست.
✌️ به ما چند نام از نام های خداوند آموخته شده است.
💫خدا را به آن نامها میخوانیم و خداوند به ما از رحمت خویش عطا میکند
📚 علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۶، ص
#معجزه@KARAN_ESHGH