🌸الله اکبر در پادگان یکی از شب ها به عباس گفتم می خوای پادگان رو به هم بریزم ؟ با تعجب پرسید "چه طوری؟ به بالکن ساختمان رفتم و فریاد زدم "الله اکبر" دقایقی نگذشت که همه به خیال این که خبری شده پشت پنجره ها آمدند و شروع کردند به تکبیر گفتن. وسط تکبیر ،فریاد زدم . "صدام کشته شد." ناگهان متوجه شدیم تبلیغات لشگر بلندگوهای پادگان را روشن کرده وآنها هم شروع کرده‌اند به تکبیر گفتن آن قدر صدا و هیجان زیاد بود که به عباس گفتم رادیو رو روشن کنه ، نکنه که جدی جدی صدام مرده باشه عاقبت فرمانده گردان مطلع شد و اخطار شدیدی داد 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 @KASHKOOLMANAVI