به نقل از خاطرات دوستان شهید مدرس:
من در کنار مدرس بودم که دو نفر آمدند که یکی از آنها فرنگی بود. پس از لحظه ای، مردی که مترجم بود،گفت: «ایشان یکی از مأمورین عالی رتبه سفارت انگلیسند. چکی تقدیم می دارند، برای اینکه هر نوع صلاح بدانید مصرف نمایید.» آقا گفتند: «چک چیست؟» مترجم گفت:«چک براتی است که بانک می گیرد و مبلغی که در آن قید شده می پردازد.» مدرس خندید و گفت: «به ایشان بگویید من پول و چک قبول ندارم. اگر خواست به من پول بدهد، باید تبدیل به طلا و بار شتر کند و ظهر روز جمعه و هنگام نماز به مدرسه سپهسالار بیاورد و آنجا اعلام کند که این محموله را مثلاً انگلستان یا هر جای دیگر بری مدرس فرستاده است تا آن وقت من قبول کنم.» بعد از ترجمه این سخنان، فرنگی چیزی گفت. مترجم رو به آقا کرد و گفت، «ایشان می گویند شما می خواهید در دنیا حیثیت ما را نابود کنید.» مدرس خندید و گفت، «به ایشان بگویید، از نابودی چیزی که ندارید نترسید.»
۱۰ آذر سالروز شهادت شهید مدرس گرامی باد
#شهید_حسن_مدرس
#روحانی_شیعه
🌷🌷🌷🌷
#لبيك_يا_خامنه_اي
صفحات کانال های هسته مقاومت بین الملل بسیج دانشجویی استان کهگیلویه و بویر احمد
کانال ایتا:
https://eitaa.com/KBICBSO
کانال بله:
https://ble.ir/icb_kba
کانال واتس اپ
https://chat.whatsapp.com/CT8HpEUQMM127aC4XG5og1