ر آنها شانه خالی کرده است . ظریف همچنین پیشنهادی را که در تیر ماه ۹۸ پیش کشیده بود ، مجدداً مطرح کرده ، می گوید : « ایران آماده است تا پروتکل الحاقی را در مجلس تصویب کند .» البته نه ظریف و نه حسن روحانی ، هیچ کدام صلاحیت دادن چنین وعده ای را ندارند ؛ زیرا تصویب پروتکل الحاقی ـ که ضد منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است ـ بسته به نظر نمایندگان مجلس و تأیید شورای نگهبان دارد که البته احتمال آن نزدیک به صفر است . اول مهر ۹۸، سه کشور اروپایی در یک بیانیه مشترک علیه جمهوری اسلامی ایران که از سوی امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه، بوریس جانسون نخست‌وزیر انگلیس و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان صادر شده بود ، گفتند : « فرانسه،‌ بریتانیا و آلمان معتقدند که ایران به‌‌وضوح مسئول حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی است .» رهبران اروپایی در پایان بیانیه خود با وقاحت و گستاخی تمام ، بحث مذاکرات مجدد بر سر برجام را پیش کشیده و اظهار داشتند: « زمان آن رسیده که ایران مذاکرات بلندمدت درباره برنامه هسته‌ای و مسائل مرتبط با امنیت منطقه‌ای از جمله برنامه موشکی خود را بپذیرد.» یعنی همان گونه که دولت آقای حسن روحانی در طی مذاکرات هسته ای ، بخش قابل توجهی از صنعت هسته ای کشور را از بین برد ، دوباره باید به پای میز مذاکره بیاید و این بار توان موشکی و قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی را به حراج بگذارد ! با کمال تأسف ، حسن روحانی به جای آنکه موضع قاطعی علیه این سه کشور بگیرد ، در تاریخ سوم مهر ۹۸ ، در حاشیه اجلاس مجمع عمومی ساز مان ملل ، با هر سه نفر ملاقات و از آنان به گرمی استقبال می کند ! بدتر از همه اینکه روحانی از خوشحالی ملاقات با آنان ، حتی قهقهه نیز سر می دهد ! این رفتار خلاف عزت و شئون دیپلماتیک و خلاف روحیه انقلابی را مقایسه کنید با رفتار خشن و تند و بی ادبانه آقای حسن روحانی با منتقدین دلسوز داخلی . پس از آن ، آقای روحانی در سالن مجمع عمومی و در حالی که اکثر هیئت های نمایندگی کشورها سالن را ترک کرده بودند ، برای صندلی های خالی سخنرانی می کند ! در چنین شرایط تحقیر آمیزی ، به راستی چه ضرورتی وجود داشت که سفر نیویورک حتماً باید انجام می شد ؟ سخنرانی آقای حسن روحانی در سالنی که فقط تعداد انگشت شماری حضور داشتند ، چه مشکلی از جمهوری اسلامی ایران را حل نمود ؟ آیا تن دادن به شرایط خفت بار و تحقیرآمیزی که مقامات آمریکایی و اروپایی برای مسئولین ایران تدارک دیده بودند ، ارزش داشت ؟ اما نکته مهم و خطرناکی که حسن روحانی در این سخنرانی خود می گوید ، این بود : * «تحریم‌ها را متوقف کنید تا راه گفتگو باز شود. من به روشنی می‌گویم؛ اگر به حداقل‌ها قانع هستید، ما هم به حداقل‌ها بسنده می‌کنیم. برجام حداقل بود ، چه برای شما و چه برای ما. اما اگر بیشتر می‌خواهید، باید بیشتر بپردازید.» * به راستی این سخنان آقای روحانی ـ که به روشنی در تقابل آشکار با مواضع رهبری نظام بود ـ چه معنایی می دهد ؟ امتیازاتی که دولت در برجام داد، حداقلی نبود، بلکه حداکثری بود. دولت در بخش های مختلف، ۷۰ تا ۹۷ درصد داشته های هسته ای را واگذار یا اوراق کرد با این وعده که همه تحریم ها یک جا لغو می شود. اما حالا می گوید بیشتر بدهید ـ تحریم ها را لغو کنید ـ تا ما هم امتیاز بیشتری واگذار کنیم! با کدام عقل و طبق کدام مجوز؟! آیا می خواهند باقی مانده برنامه هسته ای را جارو کنند؟ یا مراد آنان واگذاری نفوذ منطقه ای و برنامه موشکی جمهوری اسلامی است؟ این سخن روحانی، نشان داد که وی خطوط قرمز اقتدار و امنیت ملی جمهوری اسلامی را هم قابل معامله و واگذاری می داند! هزینه بیشتری که غرب باید پرداخت کند، تعهد او در همان معامله پر خسارت برجام است که زیرش زده و حالا همان وعده را می خواهد دوباره برای ایران فاکتور کند!! ⚫ یک روز پس از این اظهارات خطرناک حسن روحانی ، مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان می فرمایند : « علاج مسائل و مشکلات کشور پافشاری بر شعارها و راه انقلابی است.