امتحان هفتم: می‌خواستند تکه‌های بدنم را بر روی کوه‌ها پراکنده کنند! امیرمؤمنان(ع) فرمود: و اما امتحان هفتم ای مرد یهودی هنگامی بود که رسول خدا(ص) قصد فتح نهایی مکه(4) را کرد و خواست که برای آخرین بار آنها را به اسلام دعوت کرده و اتمام حجت کند، همانطور که در ابتدا همین کار را کرده بود. پس نامه‌ای خطاب به اهل مکه نوشت که هم حاوی هشدار و بیم دادن از عذاب الهی بود و هم وعدۀ عفو و امید به بخشایش پروردگار. در پایانِ نامه هم «سورۀ برائت» را جای داد تا بر کفار مکه خوانده شود. پیامبر مسئولیتِ بردن نامه و قرائت آن را به همۀ یارانش عرضه کرد، اما به نظر همه آمد که مأموریتی سنگین و دشوار است. این‌گونه بود که کسی رغبت نشان نداد و مسئولیت را نپذیرفت. رسول خدا(ص) که چنین دید، یکی از اصحاب را خواست و مسئولیت را به وی سپرد و در صدد فرستادن او بود که جبرئیل نازل شد که این نامه را تنها خودت یا «کسی که از توست» می‌تواند ببرد. سپس رسول خدا(ص) پیام جبرئیل را با من در میان گذاشت و مرا با این نامه به سوی اهل مکه فرستاد. و اهل مکه، همانطور که می‌دانید، چنان از من نفرت داشتند که اگر می‌توانستند، هرچند با بذل جان و مال و همسر و فرزندانشان مرا تکه‌تکه کنند و تکه‌های بدنم را بر روی کوه‌ها پراکنده کنند، این کار را می‌کردند. اما من وارد مکه شدم و اهل مکه را جمع کردم و درحالی‌که مردان و زنانشان با تهدید و خط و نشان کشیدن با من روبرو می‌شدند و به من ابراز خشم و کینه می‌کردند، پیام پیامبر(ص) را به آنها رساندم و نامه‌اش را در جمعشان خواندم، که شما هم از چند و چون اقدام من باخبرید. آنگاه رو به اصحاب کرد و پرسید: آیا چنین نیست؟ اصحاب پاسخ دادند: چرا ای امیرمؤمنان. سپس امام فرمود: ای مرد یهودی! این مواضعی بود که پروردگار متعال مرا در آن امتحان کرد و در همۀ آنها به لطف و توفیق خودش مرا مطیع یافت. هیچ‌کس چنین سابقه و افتخاراتی ندارد. و اگر می‌خواستم، عظمت این آزمون‌‌ها را بیشتر توصیف می‌کردم، اما خدای متعال از خودستایی نهی کرده است. اصحاب گفتند: سخن شما کاملاً درست است. به خدا قسم، خداوند هم به شما امتیاز خویشاوندی با پیامبر(ص) را داده است و هم سعادت اخوت و برادری با ایشان را؛ به‌طوری که شما همان جایگاهی را دارید که هارون نسبت به موسی داشت. همۀ مواقفی که برشمردید و موارد دیگری که اشاره نکردید فضیلتی است که خدا ویژۀ شما قرار داده است، برای شما ذخیرۀ آخرت خواهد شد و هیچ‌یک از مسلمانان چنین فضایلی ندارد. این گواهی‌ای است که همگان به آن اذعان دارند؛ هم کسانى که تو را در کنار پیامبرمان دیدند و هم اشخاصی که بعداً تو را دیدند.