#روضه ختم جوان
#شب جمعه
#روضه جوانی که هیچ کس رو ندارد
#ترکیبی علی اکبر و امام حسین (ع)
بسمالله الرحمن الرحیم
یارحمن یا رحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
ِِهرکجای مجلس نشسته اید یک بار دیگه به نیابت از شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر علی الخصوص روح این جوان پدرومادرشان اموات عزیزانی که بانی این مجلس ومحفل هستند فیض ببرد
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
عزیزان مجلس جوانه امروز باید خوب گریه کنید چون این عزیز نه پدری داره نه مادری داره هیچکس رونداره باید براش خوب گریه کنه انشاالله روحش با علی اکبر امام حسین محشور بشه روح پدر و مادر این جوان اموات بانی محترمی که مجلس ختم گرفتند فیض ببرد اما مجلس جوانه روضه علی اکبر بخونم همهی اموات فیض ببرند
⏪اما دلتو ببر کربلا اشکاتو آمیخته کن بااشکای امام حسین (ع)
اما جانها به سوزد برآن حسینی که وقتی فریاد علی اکبر را شنیدند با عجله آمدند بربالین جوانش علی اکبر قرارگرفت نشست کنار میوه دلش
سرعلی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سرعلی را به سینه چسبانید دلش تسلی پیدا نکرد
یک وقت خم شد صورت به صورت علی گذاشت فرمودقتل الله قومٵ قتلوک بابا خدا بکشد کشته شدگان تورا علی جان هرکاری کرد نتوانست بدن علی اکبر رابه خیمه ببرد
صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر درخیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر علی الخصوص روح این جوان از این مجلس ومحفل فیض ببرنددرشب جمعه شب زیارتی آقا ابا عبدالله قرار داریم گریزی هم در این خصوص داشته باشیم بهره امواتمان باشه
⬅️شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است امشب
بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه اکه آه وناله وفریادشان بلند شد
راوی میگه)روزعاشورا شمر لعنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین...
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود ..
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین..
🔻ایا ای تشنه لبِ مادر حسین جان
🔻به خون اغشته ای مادرحسین جان
انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم
آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا سدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه
یاحسین یا حسین..
🔸ایا ای تشنه لبِ مادر حسین جان ..
🔸به خون اغشته ای مادر حسین جان
🔸چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر..
🔸به روی نیزه ها بینم سرتو..
⏪امان امان امان ازدل فاطمه امان ازدل مادر
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
احمد بهزادی
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤