اگر چه رفته و پیش خدایی نشینم من سر قبرت به زاری بریزم اشک ماتم تو کجایی به جز یک حمد و سوره بر سر خاک ندارم توشه ای بهرت کجایی دو چشمانم شده فرش ره تو امیدم نا امید گشته نیایی نمی بینی ندارم راه چاره الا ای چارۂ کارم کجایی کنم من آ ه و زاری در غم تو که رفت تا عرش جان من خدایی دعا کردم شوی مهمان خوبان به جنت جای تو جانم کجایی دعا کن ساقی ات محزون نباشد به جز بر آ ل حیدر یا الهی