پس از مدتی تصمیم گرفت بوفه ی مدرسه ای را اجاره کند و در آن ساندویچ بفروشد. از این کار حدودا روزی پنجاه هزار تومان سود به دست می آورد. وقتی این موفقیت را به دست آورد تصمیم گرفت بوفه ی دو مدرسه ی دیگر را هم اجاره کند و همین کار را ادامه دهد. بابک بختیاری با این کار اولین فروش زنجیره ای خود را تجربه کرد. زمانی که فصل تابستان و تعطیلی مدارس فرا می رسد، مجدد به دنبال کار می گردد. تا این که روزی پدرش لوازم و تجهیزات کهنه و بلااستفاده دفتر کارش را به منزل می آورد. در این لحظه جرقه ای در ذهن بابک زده می شود. تصمیم می گیرد آن لوازم و تجهیزات کهنه ی اداری را تعمیر و رنگ کند، سپس برای فروش آن ها را در روزنامه آگهی کند. این تجربه باعث شد توقع او از خودش برای بوفه داری مدارس اندکی بالاتر برود؛ به همین خاطر با چاپ آگهی هایی شروع به خرید و فروش لوازم اداری دسته دوم می کند. اوایل کار فروش خوبی داشت ولی متاسفانه بعد از مدتی به خاطر عدم محاسبه ی دقیق حساب و کتاب ها دچار ورشکستی بزرگی می شود. بابک بختیاری در این موقعیت تمام سرمایه ی خود را از دست می دهد و با سیصد میلیون تومان چک برگشتی راهی زندان می شود! اما کار برای بابک تمام نمی‌شود 🇮🇷 - بخش ۲ از ۴ 🌕 کاریابی و کارآفرینی دانشگاه صنعتی شاهرود https://eitaa.com/KarAfriniSut https://splus.ir/KarAfriniSut