ا❁﷽❁ا
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
💠در روایت است روزی ابراهیم سوار بر اسب از سرزمین کربلا میگذشت. ناگهان اسب لغزید و ابراهیم روی زمین افتاد، سرش زخمی شد و خون از آن جاری گردید. دراینهنگام ابراهیم زبان به استغفار گشود و عرض کرد: بارالها، من چه عملی مرتکب شده بودم (که این بلا بر من رسید؟).
پس جبرئیل بر ایشان نازل شد: ای ابراهیم، از تو خطایی سر نزده است، لیکن در اینجا نوه خاتم پیامبران و فرزند خاتم اوصیا کشته خواهد شد. پس خون تو نیز همچون خون او در این مکان جاری گردید.
ابراهیم پرسید: قاتل او کیست؟
جبرئیل گفت: کسی که لعنتشدۀ اهل آسمانها و زمین است.
پس ابراهیم دستان خویش را بهسوی آسمان بلند کرد و یزید را بسیار لعنت کرد و اسب نیز با زبان فصیح آمین گفت.
ابراهیم خطاب به اسب فرمود: چه چیز دانستی که بر دعای من آمین گفتی؟
اسب پاسخ داد: ای ابراهیم، من به سواری دادن به تو افتخار میکنم. پس زمانی که از پشت من بر زمین افتادی، بسیار خجل شدم و سبب این امر یزید - لعنت الله علیه - بود.
📘
#مقتل_از_زبان_منتقم (شرحی روایی تاریخی بر زیارت
#ناحیه_مقدسه)
🖋
#محسن_صبوری_فیروزآبادی
👨👩👧👦مخاطب: عمومی
#به_زودی
🔗
http://ketabejamkaran.ir
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran