حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
دیدن این ویدئو برای افراد بی شرف ممنوع است❌ چشم‌هایم را بسته‌ام... نمی‌خواهم ببینم که پدران دوستانم را مثل پدرم شهید کنند و مادرانشان را به اسارت ببرند. همین چند دقیقه قبل که چشمانم را باز کرده بودم تا بلکه بتوانم خواهر کوچکم را در بیمارستان پیدا کنم، دیدم دخترانی عروسک به دست در آغوش مادرانشان شهید شدند، مادرانی را دیدم که لب‌هایشان هنوز به گونه‌ی فرزندانشان نرسیده بود و هنوز فرزند دلبندشان را نبوسیده بودند که از شدت جراحات شهید شدند. دیگر نمی‌خواهم خانه‌هایی را ببینم که بر سر کودکان خراب می‌شوند. عروسک‌هایی که مثل بچه‌ها، بی‌دست می‌شوند و زیر آوار می‌مانند، مادرانی که زیر آوار، به دنبال فرزندانشان هستند و پدرانی که همچنان با این همه درد، هم باید تکیه‌گاه بازماندگان باشند و هم در سکوت برای عزیزانی که از دست دادند، سوگواری کنند. اما چشمانم را که می‌بندم، کابوس می‌بینم، کابوسی شبیه بیداری... گلوله‌هایی که بر قلبها می‌نشیند، فریادهایی که مظلومانه به آسمان بلند می‌شوند، خانواده‌هایی که آواره می‌شوند و کودکانی که یک‌ شبه پیر می‌شوند... آنقدر می‌ترسم که یادم می‌رود گرسنه‌ام... هم گرسنه‌ام و هم تشنه.. تشنه‌ی حقوق بشر... انسانیت... آزادی... @khadem_yazd