شب قدر است ومن قدری ندارم🏴
چه سازم توشه قبری ندارم🏴
شب عفو است و محتاج دعایم🏴
زعمق جان دعایی کن برایم🏴
اگر امشب به معشوقت رسیدی🏴
خدا را در میان اشک دیدی🏴
کمی هم نزد او یادی زما کن🏴
کمی هم جای ما او را صدا کن🏴
بگو یارب فلانی رو سیاهست🏴
دو دستش خالی و غرق گناه است🏴
بگو یارب تویی دریای جوشان🏴
در این شب رحمتت بر وی بنوشان🏴
ما را از دعای خود بی نصیب نفرمایید