مادر بزرگ شهید جھادمغنیھ میگفت: مدت طولانـے بعد از شھادتش اومد بھ خوابم ؛ بھش گفتم: چرا دیر ڪردی؟ منتظرت بودم . . ! گفت: طول کشید تا از بازرسـےها رد شدیم . گفتم چھ بازرسۍ؟! گفت: بیشتر از همھ سر بازرسـے نماز وایسادیم ، بیشتر هم درباره نمازصبح میپرسیدن! [|🌱] @khademin_shohada_313