🌱
علی (ع) را دیدم که برای مردم سخن می گفت. قرآن بر سرش گذاشته بود و من صدای کشیده شدن ورق قرآن به سر مبارکشان را می شنیدم. حضرت می فرمود:
«خدایا! مرا از آنچه که در این کتاب است، منع کردند، تو آنچه در این کتاب است را به من عطا کن. خدایا! من از آنها بدم می آید، آنها هم از من بدشان می آید. من از آنها خسته شده ام و آنها هم از من خسته شده اند. آنها من را به کارهایی وامی دارند که خلاف خلق و طبیعت من است؛اخلاقی که برای من ناشناخته بود.
خدایا! بهتر از آنها را به من بده و بدتر از من را به آنها بده.
خدایا! دلشان را (از ترس) آب کن، آن چنان که نمک در آب حل می شود.
خدایا! من آنها را نمی خواهم، آنها هم من را نمی خواهند.
خدایا! مرا از دست آنها راحت کن و آنها را از من بگیر»
الغارات، ۲۱۶
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.--.-.
#بیستمین_دوره_مسابقات_کتابخوانی
➗۱۲ بهمن الی ۱۲ اسفند ماه ۱۴۰۱➗
#مسجد_جامع_شهریار
بسیج مهرانشهر
#پایگاه_ویژه_شهدا
بسیج خواهران
#پایگاه_انصار_ولایت
#هیئت_رزمندگان_اسلام_شهریار
#واحد_جوانان_عاشورایی
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.--.-.
خوانش کتاب را دنبال کنید:
https://eitaa.com/Khaneshe_ketab