🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
مردی که عقب تاکسی کنار من نشسته بود و داشت توی سررسیدش چیزی یادداشت میکرد،
سررسیدش را بست و گفت: «هرچی میدووییم، بازم عقبیم. »
کسی جوابی نداد.
مرد دوباره خودش گفت: «همش داریم میدووییم، بازم هیچی.»
زنی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «خوش به حالتون.»
مرد پرسید: «چرا؟»
زن گفت: «پسر من همش شش سالشه ولی نمیتونه بدووئه ...
هر کاری میکنیم نمیتونه.»
دیگر هیچکدام حرف نزدیم.
به زن نگاه کردم، جوان بود.
👤 سروش صحت
پ.ن: چقدر برای اینکه سلامتید خداروشکر میکنید؟
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🆔
@Khanoom_irani