ما یه بار رفتیم همایش ۱۲۰ تا دهمی بودیم
بعد مدیر برگشت گفت شما باید خاله و عمه های خوبی باشید
منم زدم زیر خنده چون نه داداش دارم نه اجی
رفیقم هم یه اجی داره خیلی کوچولو
من آخر سالن نشسته بودم
یه دفعه مدیر داد زد
آسمون برو گفت نخند
واقعا بهم برخورد
امروز که رفتیم سالن
جای مدیر وایسادم
دیدم بنده خدا ضاویه دیدش فقط من و دوستم بودیم
خلاصه درس گرفتم آخر نشینم
#مخاطب