⭕️ سخنان آیت الله جوادی آملی راجب افغانستان خب مي‌دانيد بلخ از بلخ چه كسي برخاست؟ در طيّ اين هزار سال شما بخواهيد بگويید ابن‌سينا بايد زمان بگرداني پنج شش بار بگرداني تا بگوييد مثلاً ابوريحان و ديگري دومي به زبانتان نمي‌آيد كسي فحل هزار سال است كه نه استاد دارد نه شاگرد اما مثل مرحوم شيخ و آخوند و اينها كم نيستند در بين اينها, اينها هم استاد داشتند هم شاگرد داشتند اين حرفها را نزد اساتيد ياد گرفتند خيلي از شاگردانشان هم نزديك خودشان شدند اما مرحوم بوعلي نه استاد داشت نه شاگرد. بيان ذلك اين است كه خودش مي‌گويد من منطق را نزد ابوعبدالله ناتلي خواندم آن بخشهاي مشكل و عميق علمي را ديدم, ديدم از او ساخته نيست خودم نشستم حل كردم شده حجيّت منطق, فلسفه هم همين طور است كسي كه بي‌استاد فيلسوف مي‌شود, طبيب مي‌شود, رياضيدان مي‌شود, منطقي مي‌شود اوست چندين سال درس گفته كسي نزديك او هم نشده كه بشود شاگرد بوعلي, بوعلي بي‌شاگرد بود خب چنين فحلي در هزار سال دومي نداشت ديگر اينكه سيدناالاستاد امام(رضوان الله عليه) در عظمت بوعلي مي‌گويد كه «و هو مع أخطاء الكثيرة لم يكن له كفواً احد» همين است مي‌گويد با اينكه اشتباهات فراوان دارد بي‌‌نظير است واقع بي‌نظير است. ما يك دوره يكي از طلبه‌هاي فاضل خدا رحمتش كند مرحوم شد خوش‌استعداد بود ما هم پذيرفتيم يك دوره تحصيل بهمنيار را برايش درس گفتيم از اول تا آخر اين تحصيل هيچ جا بهمنيار نام كسي را نمي‌برد او هم خيلي غُدّ است فقط مي‌گويد كه اگر حوزه علميه بود و كتابخانه‌اي بود و علما و ديگري بودند صاحب اين تصانيف آنجا تربيت مي‌شد «لكان معجزة» در حالي كه نه كتابخانه بود نه حوزه بود نه اساتيد اين را بهمنيار مي‌گويد با اينكه نام او را هم باز نمي‌برد چون خيلي غد است اينها براي افغان بودند براي بلخ بودند ديگر. مولوي كه دوست و دشمن به عظمت علمي او اعتراف كرده در سرايندگي خدا رحمت كند مرحوم آيت الله رفيعي را من با مع‌الواسطه از ايشان نقل مي‌كنم كه اگر اين كتاب فارسي نبود شعر نبود آن شذوذات را نداشت از مهم‌ترين كتابهاي عرفاني حوزه بود مثل فصوص بود چند هزار بيت دارد يك هزار بيتش خيلي دقيق‌تر از مسئله مكاسب و كفايه است اين را در بناي عقلا و مسائل فرعي است و درباره ملكوت اين كجا و آن كجا. اگر در بخش عرفان است خواجه عبدالله انصاري آن الهي‌نامه‌هايش منازل‌السائرين نوشته بعد مرحوم كاشانی منازل‌السائرين نوشته شما مي‌بينيد غالب اين بزرگان ما هر چه دارند سعي كردند كه رونويسي او كنند يا مثل راه او را بروند بعدها مرحوم كاشاني منازل‌السائرين را نوشته بعدها مرحوم آخوند زادالمسافرين را نوشته وگرنه اصل آن منازل‌السائرين براي مرحوم آقا شيخ عبدالله است ديگر. اين بلخ اين بخارا كه خب صحيح بخاري همه ايراني بود ديگر شما ايران را با همان فلات وسيع عظيمش فكر بكنيد اين بخاري از بخارا بود اينها براي ايران بود. اين فلات را شما حيف است كه منهاي علماي افغان اداره كنيد چند مقاله از آنها بخواهيد از آنها دعوت كنيد آنها قدري جان بگيرند اين افغان بيچاره كه الآن بيش از سي سال است كه در رنج و صعوبت و سختي دارد زندگي مي‌كند اين استعدادهاي درخشان را شناسايي كنيد اينها بالأخره درست است مرحوم شيخ انصاري مي‌توانست حوزه را اداره كند اما خصوصيت مرحوم آخوند آن رشد عقلاني‌اش اين بود كه همه شاگردانش جزء مراجع ممتاز شدند قبل از مرحوم آقاي بروجردي, مرحوم آقا سيّد ابوالحسن بعد از مرحوم آقا سيّد ابوالحسن مرحوم حاج حسين قمي بود در مشهد بعد از مرحوم حاج حسين قمي حاج حسين طباطبايي بود در قم يعني بروجردي, همه اينها جزء مراجع بودند. ما در آمل قوانين را نزد مرحوم آقاي غروي مي‌خوانديم من خردمندي مثل او كم ديدنم كم‌حرف, گزيده‌گو, رفتار و گفتارش هم آموزنده با اينكه چندين سال ايشان متاركه شده بود مثل كف دستش بود قوانين را خدمت ايشان خواندم ايشان در شرح حالش مي‌گويد كه من بعد از رحلت مرحوم آخوند ديدم كسي در نجف نيست بتوانم درس بخوانم هر كس را اين شخص پروارند خردمند و عقل‌مدار پروراند. بنابراين و حضورش در صحنه مشروطه و سياست هم كه مشخص بود از علماي افغان, فضلاي افغان حداكثر بهره را برده بشود كه افغانستان هم اينجا زنده بشود اين هراتي بود هروي بود براي هرات بود آنجا مهد تشيّع اينها ان‌شاءالله به خواست خدا اينها جنبه‌هاي فرعي است كه انجام بشود. @KHURASANO_SISTAN