حاجقاسم در منزل خود قاب عکسی بزرگی داشتند که تصویر اکثر شهدای کرمان از جمله پدر من در آن بود که با گریه یقه پیراهن ایشان را گرفتم و با اضطرار گفتم حاجآقا میروید در خانه و به آن قاب عکس بزرگ و دوستان شهیدت میگویی بچه مرا شفا دهند و نباید یک مو از سر او کم شود.