🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🔰داشتم با
#حمید صحبت میکردم که از صدام فهمید حال خوشی ندارم🤒نمیخواستم اون وقت شب نگرانش کنم ⚡️ولی انقدر اصرار کرد که گفتم:"دل پیچه ی شدیدی دارم_نگران نشو_نبات داغ میخورم خوب میشم"از خداحافظی مون یه ربع⌚️ نگذشته بود که حمید اومد دنبالم و گفت حاضر شو بریم
#بیمارستان.
🔰گفتم چیزخاصی نیست
#حمیدجان نگران نشو⭕️اما راضی نشد.تشخیص اولیه این بود که
#آپاندیس عود کرده،وقتی دکتر جواب سونوگرافی رو دید گفت چیز خاصی نیست❌ اما بهتره خانوم
#تحت_مراقبت باشن
🔰از کنار تخت من 🛌تکون نمیخورد
خوابم برد که نیمه شب🌒 با صدای گریه حمید😭 بیدار شدم.
#دستم رو گرفته بود و اشک میریخت😢گفتم چرا گریه میکنی چیز خاصی نیست.گفت میترسم برات
#اتفاقی_بیفته
🔰تمام این مدتی که خواب بودی داشتم به این فکر میکردم اگه قراره روزی
#بین_ما جدایی💕 اتفاق بیفته. اول من باید برم والّا
#طاقت نمیارم😔. آن شب تا صبح کنار تخت من پلک روی هم نگذاشت و
#نماز و
#مفاتیح میخوند .
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#راوی_همسر_شهید
#عاشقانه #پندانه .
💖
@Kolbezendegi 💖