🌷درحکایت ۱۰ کتاب نشان بی نشان ها امده است🌷 به اتفاق حاج شیخ حسن نخودکی از زفره به سمت اصفهان می امدیم و من بزغاله ای به دوش داشتم حیوانک با دیدن گله های گوسفند در راه به هیجان می امد و دست پا میزد و فریاد میکشید و موجب زحمت من میشد حاج شیخ حسن نخودکی فرمودند چرا عقب مانده ای؟عرض کردم این حیوان اذیتم میکند فرمود بزغاله را نزد من بیاور چون پیش ان بردم چیزی در گوش آن حیوان گفت و فرمودند رهایش کنید از آن پس قریب هفت فرسنگ راه مانده را بدون دردسر تا شهر عقب ما آمد و دیگر به اطراف و گوسفندان توجه نکرد ✍گرداورنده مطالب 🔹رسانه خبری زفره 💠💠💠💠💠 🔸کانال روبیکا زفره https://rubika.ir/zefrehh 🔸کانال ایتا زفره eitaa.com/zefrehh