🌟قطره ای از دریای نور
🌹تفسیر آیه 51 تا 56 سوره حجر
🔻سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره حجر- آیه ۵۶- ۵۱
🌿وَ نَبِّئْهُمْ عَن ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ
🌿إِذْ دَخَلُواْ عَلَیْهِ فَقَالُواْ سَلاَماً قَالَ إِنَّا مِنکُمْ وَجِلُونَ
🌿قَالُواْ لَاتَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلاَمٍ عَلِیمٍ
🌿قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِى عَلَى أَن مَّسَّنِىَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
🌿قَالُواْ بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ
🌿قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّآلُّونَ
ترجمه
و آنان را از (داستان) مهمانان ابراهیم خبر ده.
آنگاه که بر او وارد شده و سلام کردند، ابراهیم گفت: همانا ما از شما بیمناکیم.
گفتند: مترس که ما تو را به فرزند پسرى دانا مژده مىدهیم.
ابراهیم گفت: آیا با اینکه پیرى به من رسیده،مرا چنین بشارتى مى دهید؟ پس به چه چیز (عجیبى) بشارت مى دهید.
(مهمانان) گفتند: ما تو را به حقیقت بشارت دادیم، پس از ناامیدان مباش!
(ابراهیم) گفت: جز گمراهان چه کسى از رحمت پروردگارش مأیوس مى شود.
یکى از نمونه هاى رحمت و غضب الهى، داستان میهمانان حضرت ابراهیم (ع) است که فرشتگان از یک سو بشارت فرزند به او دادند، و از سوى دیگر خبر هلاکت قوم لوط را.
«ضیف» هم به یک مهمان گفته مى شود و هم به چند مهمان.
خداوند یک بار به حضرت ابراهیم از کنیزش (هاجر) پسرى به نام اسماعیل داد و این بشارت در مورد همسرش ساره است که خداوند به او اسحاق داد. درباره اسماعیل فرمود: «بغلام حلیم» و درباره اسحاق «بغلام علیم» فرموده است.
🌺پیام ها
۱- از حوادث تلخ و شیرین تاریخ، درس بگیریم. «نبّئهم» (بهترین تاریخ ها زندگى انبیا و بهترین تاریخگویان نیز آن بزرگواران هستند)
۲- گاهى ملائکه با اراده الهى، به صورت انسان درمى آیند و با او در تماس مى باشند. «ضیف ابراهیم»
۳- سلام کردن، یک ادب الهى در طول تاریخ بوده است. «فقالوا سلاما»
۴- علم و شناخت انبیا، محدود و مشروط به اذن خداوند است. «انا منکم و جلون» (حضرت ابراهیم در ابتدا آنها را نشناخت و ترسید)
۵ - خبرهاى تلخ را همراه با خبرهاى شیرین بیان کنیم. «بشرنا» (به فرموده امام باقر (ع) شیرینى خبر فرزند براى جبران تلخى خبر هلاکت قوم لوط بود)
۶- تعجب از قدرت خداوند منافاتى با توحید ندارد. «فبم تبشرون»
(در اینجا تعجب حضرت ابراهیم (ع) بیان شده و در سوره هود تعجب همسرش ساره آمده است «ءَاَلِدُ و اَنَا عجوز وهذا بعلى شیخاً»
۷- انبیا به ادب الهى تربیت مىشوند. «لاتکن من القانطین»
۸ - عصمت انبیا، منافاتى با هشدارهاى الهى ندارد. «لاتکن من القانطین»
۹- همه جا نهى خدا، نشانه انجام شدن عملى خلاف نیست، گاهى نهى ها براى پیشگیرى است. «لاتکن من القانطین»
۱۰- یأس و ناامیدى را با یاد رحمت و ربوبیّت خداوند درمان کنیم. «رحمة ربّه»
۱۱- کسانى که به علم و قدرت و رحمت خداوند اطمینان دارند، هرگز مایوس نمى شوند. «من یقنط ...الا الضالون