✍
#داستانک
🔸 گرگے با مادر خود از راهے میگذشتند، بزے در بالاے صخرۂ تیزے ایستاده بود و بر سر گرگ آب دهان میانداخت. گرگ مادر اهمیتے نداد و ردّ شد.
🔸 فرزند گرگ ناراحت شد و گفت: مادر! براے من سنگین است که بزے براے ما آب دهان بیندازد و تو سکوت کنی.
🔸 گرگ مادر گفت: فرزندم، نیڪ نگاه کن ببین کجا ایستاده و آب دهان میاندازد، اگر او نمیترسید این کار را از روے صخرۂ تیزے نمیکرد، چون مطمئن است من نمیتوانم آنجا بایستم و او را بگیرم. پس به دل نگیر، که بز نیست بر ما آب دهان میاندازد، جایے که ایستاده است را ببین که بر ما تف میکند.
👈 گاهے ما را احترام میکنند گمان نکنیم که محترم هستیم و این احترام قلبے و بخاطر شایستگے ماست، چه بسا این احترام یا بخاطر نیازے است که بر ما دارند یا بخاطر ترسے است که از شرّ ما بر خود میبینند. مانند: سکوت و احترام عروسے در برابر بدخلقیهاے مادرشوهرے بداخلاق، و یا سکوت و احترام کارگرے در برابر کارفرمایے ظالم!!!
🌹 حضرت محمد (ص) فرمودند: مبغوضترین بنده نزد خداوند کسے است که براے درامان ماندن از شرّ او، تکریم و احترامش کنند.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨
@Lootfakhooda ✨