محبت تو اگر با من دروغی از سر ناچاری‌ست دل از محبت من بردار، خیانت تو وفاداری‌ست فدای سرخی لب‌هایت هر آنچه خون جگر خوردم دلِ شکستهٔ عاشق را چه احتیاج به دلداری‌ست کسی حقیقت مستی را نشان نداد به ما، افسوس! شراب خوردن ما بی‌هم فقط فرار ز هُشیاری است ز دل‌بریدن و دل‌بستن به یک‌طرف متمایل شو که آنچه من ز تو می‌بینم؛ نه اشتیاق نه بیزاری‌ست چو کوه دید غرض دریاست؛ به رود اجازهٔ رفتن داد ز دوست دست‌کشیدن گاه، غرور نیست؛ فداکاری‌ست 🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal