ما آزادتریم یا انسانی در ۳۰۰ یا ۷۰۰ سال پیش؟! همیشه از خودم می‌پرسم شیخ مرتضی انصاری چطور تمام زندگی‌اش را رها کرد و قدم در سفری گذاشت که نه مقصدش معلوم بود و نه مسافتش و نه مدت زمانش؟! مرتضی از دزفول به بروجرد رفت، از آنجا به اصفهان، از آنجا به کاشان... صاحب‌دل فرزانه‌ای را گوشه‌ای از کویر پیدا کرد و سه سال همانجا ماند تا بیاموزد! همانطور که سعدی، همانطور که غزالی، همانطور که مولوی، همانطور که ملاصدرا ... آزاد و رها، هزاران فرسخ را بدون معلوم کردن هدف طی می‌کردند؛ بدون ویزا، بدون بیمه، بدون اینکه در دسترس باشند، بدون رزرو بلیط و هتل... بدون محاسبه‌ جایگاه و سود و زیان و بدون دغدغه‌ بازنشستگی و حساب بانکی... حالا ما بیمه و حساب بانکی و امکان رزرو اینترنتی بلیط و هتل و فاند و گرنت و... را داریم اما مثنوی معنوی، اسفار اربعه، رسائل و مکاسب، بوستان و گلستان، کیمیای سعادت و هیچ چیز دیگری شبیه به آن نداریم.! گمان می‌کنیم آزادتریم اما گویی مدرنیته بزرگترین زندان تاریخ بشر را ساخته، زندانی با خوراک نیهیلیسم. وحید یامین‌پور ─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─ همراهان عزیز کانال «حرف حساب» با ارسال و بازنشر مطالب کانال و دعوت از دوستان خود، ما را در پربارتر شدن محتوای این کانال و ایجاد انگیزه مضاعف برای ادامه فعالیت «جهاد تبیین» یاری فرمایید. لینک کانال «حرف حساب» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/307953861Cd71679ef85 لینک کانال «حرف حساب» در بله: https://ble.ir/harfhesab