خیلی سال پیش هماهنگی مراسمای یه مسجد بزرگی با یکی از استادامون بوده، استاد می‌گفت مداح خانومی که دعوت می‌کرد یا صداش مثل هایده بوده و خیلی بیرون می‌رفته یا طرف با لباس نامناسبی میومده یا از اونطرف مداح خانمی بوده که خیلی بسته بوده. می‌گفتن هر بار کلی می‌گفتم فداتون بشم صدا رو کم کنید، اکو رو هم کلا قطع کرده بودن. آخر سر می‌گفتن مداح آقا اوردم. قبل از جلسه کلی توصیه کردن که جلسه در شأن اهل بیت باشه و فلان کارهارو نکنید. مراسم برگزار شده بود که دیدن آخر جلسه جیغ و صداست. خودشون می‌گفتن گفتم حتما کفش یا کیف کسی رو دزدیدن رفتن جلو  دیدن که یه آقایی بچه‌ش کما بوده تو راه‌‌پله همینجوری رو قبله دستاشو گرفته بوده به دعا و گفته بوده تا حاجتمو از حضرت زهرا نگیرم نمی‌رم. وسط مراسم زنگ زده بودن بهشون که بهوش اومده :) استاد می‌گفت از این قضیه و اینکه یکی خواب دیده بود که اهل بیت و امام زمان و حضرت زهرا تو اون جلسه بودن و تقدیر سپاه از اینکه جلسه‌ای گرفته شده که مورد توجه اهل بیته متوجه شدم یه توجه به اینکه صدا بیرون نره و گناهی اتفاق نیفته باعث اینهمه عظمت جلسه شد. «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّار»