روزی مردی به دربار کریم‌خان زند میرود و ناله و فریاد سر میدهد. کریم‌خان علت را جویا میشود، مرد با درشتی میگوید: دزد همه اموالم را برده است! کریم خان میپرسد: وقتی اموالت به سرقت رفت کجا بودی؟! مرد میگوید خواب بودم! کریم‌خان میگوید خب چرا خوابیدی که اموالت را ببرند؟ مرد میگوید: من خواب بودم چون فکر میکردم تو بیداری! کریم خان سکوت میکند و سپس دستور میدهد خسارتش را از خزانه جبران کنند و در پایان میگوید: این مرد راست میگوید، ما باید بیدار باشیم... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/MHMHM2