🔅
حوزه، حوزویان و ارائه راهکار برای حل مشکلات کشور
🔰 سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران در سفر به استان قم و در دیدار با حوزویان از طلاب و فضلای حوزه علمیه درخواست کرد برای حل مشکلات کشور راهکار ارائه دهند. طرح این موضوع و بیان این موضع از سوی رئیس جمهور بسیار قابل ستایش است، چرا که مبتنی بر نگاهی انقلابی است و نشان میدهد دولت سیزدهم جایگاه حوزه علمیه را در حکمرانی، رفیع و نقش آن را در حل مشکلات کشور، کلیدی میداند.
💢 اما واکنشها به این درخواست جای تحلیل دارد. برخی از حوزویان در واکنش به این درخواست کار حوزه و حوزوی را صرفا پرداختن به امور تبلیغی و دینی دانستند و برخی دیگر در حد دعا کردن برای حل مشکلات تقلیل دادند. هرچند دعا کلید حل مشکلات است و در جای خود ضروری است، اما سوال این است که این نوع واکنشها ریشه در چه چیزی دارد؟ عملکرد مدیریت حوزه علمیه به عنوان ارگان تنظیم کننده امور حوزویان چه سهمی در این نوع نگاه دارد؟ چرا حوزویان به عنوان افراد تشکیل دهنده این نهاد خود را از عرصه سیاست و اقتصاد و اجتماع دور نگه میدارند؟
⁉️ همه این سوالات و بسیاری دیگر از این دست سوالات در این موضوع قابل طرح است اما آنچه بیشتر مد نظر این نوشته است، واکاوی این سوال است: «پیامد این نوع نگاه، واکنشها و موضعگیریها در بلند مدت در نهاد حوزه و نسبتش با جامعه و تحولات آن چه خواهد بود؟»
⭕️ سه موضع برای حوزه و حوزویان نسبت به مشکلات و تحولات جامعه متصور است. اولین موضع، فعال بودن و حضور در صحنهٔ حل مشکلات کشور و مدیریت تحولات جامعه به سوی حاکمیت تام و تمام اسلام است. دومین موضع، انفعال در برابر تحولات و مشکلات و کناره گیری از صحنه حل مشکلات و مدیریت تحولات و سومین موضع حرکت در مسیر تضعیف نظام و بازی در پازل دشمن.
♨️ سومین موضع تخصصا و تخصیصا از نهاد حوزه و عموم حوزویان خارج است. نزاع بر سر موضع اول و دوم است. برخیها عزت و احترام حوزه و روحانیت را در این میدانند که از صحنه مشکلات کشور و تحولات جامعه دور باشد و به تماشای مجریان و متولیان بنشیند و نهایتا اگر جایی پای کسی کج رفت تذکر بدهند. این تفکر با اصرار بر این موضع، بیشتر به دنبال حفظ شأن روحانیت و حوزه است و تصورش این است به این شیوه به دین و دیانت آسیب کمتری وارد میشود و تلقیاش این است که هر چه روحانیت از صحنه سیاست و اجتماع فاصله بگیرد و در بطن تحولات و حل مشکلات نباشد، نزد مردم از حرمت و احترام بیشتری برخوردار است.
🌀 البته که بخشی از مردم نیز چنین روحانی و طلبهای را میستایند ولی ریشه این نگاه و تلقی به دسیسههای ضددینی رضاشاه برمیگردد که بذر مسموم دوری مردم از روحانیت را کاشت و روشنفکران و دشمنان به پرورش آن همت گذاشتند.
✅ موضع اول، موضعی کاملا انقلابی و برخاسته از قرائت اسلام ناب محمدی است و همواره مورد تأکید امامین انقلاب بوده و هست و بزرگانی همچون شهیدان مطهری، بهشتی و مفتح در همین مسیر جان خود را نثار انقلاب و اسلام کردند و موجب فخر حوزه و حوزویان شدند و همواره در نگاه مردم مورد تحسین بودند.
📛 اما پیامد موضع دوم در بلند مدت چیست؟ انفعال حوزه و حوزویان در برابر مشکلات کشور و تحولات جامعه، شاید به ظاهر دامن آنها را از گرد صحنه سیاست و اجتماع پاک نگه دارد ولی نتیجه اش کنار رفتن دین از صحنه اجتماع و تحولات آن خواهد بود و رفتهرفته این تلقی، هم برای مردم تعمیق مییابد، هم به باوری غلط برای روحانیون و حوزویان تبدیل خواهد شد، آنگونه که در دوره روشنگری با انفعال کلیسای کاتولیک، مدیریت تحولات جامعه به دست تفکر لیبرال و سرمایهداری افتاد و انفعال کلیسا به دور بودن دین از عرصه سیاست و اجتماع و اقتصاد کمک کرد و پایههای سکولاریسم تقویت شد.
💠 ماهیت و هویت اسلام به اجتماع و سیاست و اقتصاد گره خورده و بخشبخش کردن اسلام در این عرصهها ضربه به اصل دین است و مقلوب کردن حقیقت اسلام است.
📝 پینوشت: اگر حوزه یا حوزویان برای ورود به عرصهای تخصص لازم را ندارند، ضرورت شرعی و عقلی ایجاب میکند آن تخصص را کسب کرده و خود را برای رفع مشکلات و اقامه حداکثری دین آماده کنند.
✅ فتأمل را در پیامرسان ایتا دنبال کنید 👇
🌐
eitaa.com/joinchat/1481179187C9d1c87f28b