❣اَلسلامُ عَلیکِ اَیَتُهَاالصِدیقَةُ الشَهیده ❣
ای کعبۀ بیحاجی و ای قبلۀ غایب!
تو «لیلۀ قدر» ی و جهان «لیل رغایب»
یا اُمِّ هَنا! اُمِّ وِلا! اُمِّ ابیها!
هرگز به مقامت نرسیدند مناصب
«قوسین دَنا» مرتبۀ فاطمی توست
فاطر شده با رتبۀ نامت متناسب
در منزل «اَدنا» به سریرِ ملکوتی
بعد از تو نشستهاند ملائک به مراتب
رازِ «الفی»، نقطۀ پرگار «کسایی»
بخشیدهای از «عصمت» جانت به «اقارب»
میترسم اگر فاش بگویم که چه هستی
جانم بِسِتانند بزرگان مذاهب
با احمد مختار به یک جانی و یک جسم
با حیدر کرّار به یک روح و دو قالب
بینِ علی و آینه بینالحرمینی
اُمُّ الحسنینی تو، چرا اُمِّ مصائب!؟
آداب و مراعات، همه مستحباتاند
مُشتی کلماتاند، که در عشق تو واجب
تو مادر آبی و علی هم پدرِ خاک
آب و گِل ما مهر تو بانوی مواهب!
از ریشه نبی هستی و بر شاخه امامی
در مرتبتِ تو چه حقیرند عجایب
با نام غریبِ تو که سرحلقۀ وصل است
آدینه شبی حضرت آدم شده تائب
اسماءِ تو از چیست؟ که در معرکه حیدر
«یا فاطمه» را گفت و به دشمن شد غالب
حیران حیاتِ تو شهیدان دو عالم
سرگشتۀ شأن تو امامان مکاتب
وقتی که تو را روح قُدُس مُصحف حق داد
بر سینۀ در، شعله آتش شده کاتب
بینِ در و دیوار نشستی و شکستی
تا «سرِّ خدا» را برسانی تو به «صاحب»
بعد از تو چه نحس است «میانِ در و دیوار»
بعد از تو چه نفرین شده بر واژۀ «ضارب»
تشییع شبانگاه تو بر دوش ملائک
تدفین تنِ پاک تو با دست کواکب...
«لَعَنَ اللهُ قَاتِلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حَقِّکِ یا مَولاتِی یا فاطمِةَ الزَّهراء»
"یاعلی"