درآمدی بر آسیب‌شناسی پیاده‌روی اربعین (بخش اول) توفیق شد سفر کوتاهی به نجف و کربلا داشتم و در مراسم معنوی پیاده‌روی اربعین شرکت کردم. به‌عنوان کمترین در این مقام در عظمت این حرکت تردید ندارم و با تردیدکنندگان همدل نیستم. اربعین مرکز جوش‌وخروش فرصت‌های بیشمار معنوی مانند زیارت، مواسات، مهربانی، پذیرش رنج برای امر قدسی، پشت‌کردن به تعلقات مادی و ده‌ها فرصت دیگر است؛ فرصت‌هایی که بسیاری از آن‌ها به فعلیت رسیده است و این درخت مبارک هرسال پربارتر می‌شود. بااین‌همه آفت‌ها و تهدیدها هم کم نیستند و هجوم آفت به درختان پرثمر امری طبیعی است. گمان می‌کنم تحلیل‌گران اربعین در میان دوگانه فرصت و تهدید، بیشتر به اولی نظر داشته‌اند و سهم دومی، که در پیرایش اربعین سهمی مهم است کمتر موردتوجه قرارگرفته است. در این نوشته کوتاه برخی از این تهدیدها که به نظرم رسید را شماره می‌کنم. ۱. اسراف مصرف بیش‌ازاندازه معقول (اسراف) و ریخت‌وپاش (تبذیر) در این حرکت بزرگ قابل‌انکار نیست. اسراف گناه کبیره‌ای است که وعده آتش به آن‌ داده شده است (أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ؛ غافر: 43). خداوند اسراف‌کنندگان را دوست ندارد (إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفين‏؛ اعراف: 31) و شایسته نیست بلکه نباید زائران حسینی به واسطه اسراف مشمول بی‌مهری خداوند شوند. زباله‌های فراوان و نیم‌خورده‌های بسیار در طول مسیر شاهد این مدعا است‌. البته نسبت به سال‌های قبل وضعیت رو به بهبودی است، اما تا نقطه مطلوب بسیار فاصله دارد. ۲. تجمل برخی موکب‌های تجملاتی در مسیر پیاده‌روی خودنمایی می‌کنند. توگویی نوعی رقابت در اینجا حاکم شده است. از طرف دیگر تنوع غذاهای لذیذی که در این مسیر توزیع می‌شود نیز بالا است. پیداست که کسی به خاطر این مواکب یا خوردنی‌های لذیذ به این سفر نیامده است و عاقلانه نیست که این هزینه مادی و جسمی مشقت‌بار برای رسیدن به این امور تحمل شود. این‌ها هیچ‌کدام مقوم شور و معنویت اربعینی نیستند و هر کس که در این سفر مشارکت کرده باشد می‌داند که زائران مشقت‌های زیادی را متحمل می‌شوند که در کنار آن‌ها این تجملات ظاهری رنگ می‌بازند. حذف این تجملات هرگز از شور اربعینی نخواهد کاست بلکه معنویت آن را تقویت خواهد کرد. اما وجود این صحنه‌ها از معنویت اربعین می‌کاهد. در برخی روایات باب زیارت سیدالشهدا(ع) نیز صراحتاً از این امور نهی شده است. کامل الزیارات در این خصوص 4 روایت نقل کرده، که در آن‌ها از به همراه بردن حلوا و شیرینی و سفره‌های رنگارنگ غذا در مسیر زیارت نهی شده است. در یکی از این روایات به خوردن نان و شیر توصیه شده است (قُلْتُ أَيَّ شَيْ‏ءٍ نَأْكُلُ قَالَ الْخُبْزَ وَ اللَّبَن‏). با الغای خصوصیت از این غذاهای خاص، درمی‌یابیم که مقصود دعوت به خوردن غذاهای رایجی است که با روح عزاداری و ماتم‌زدگی منافات ندارند. در روایت چهارم امام صادق(ع) به مفضل فرمود: «اگر زیارت نکنید بهتر از زیارت کردن است!» مفضل گفت: «کمر مرا شکستید!» و حضرت در توضیح فرمود: « تَاللَّهِ إِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَذْهَبُ إِلَى قَبْرِ أَبِيهِ كَئِيباً حَزِيناً وَ تَأْتُونَهُ أَنْتُمْ بِالسُّفَرِ كَلَّا حَتَّى تأتونه شُعْثاً غُبْراً؛ به خدا قسم شما به زیارت قبر پدر خود با اندوه و غمناک می‌روید درحالی‌که قبر حسین(ع) را همراه با سفره‌های غذا زیارت می‌کنید و حال‌آنکه باید غبارآلود و ژولیده او را زیارت کنید». شیخ عباس قمی با استناد به همین روایات می‌نویسد: زائر در سفر زیارت آن حضرت توشه خود را از غذاهای لذیذ مانند بریانی و حلواجات قرار ندهد، بلکه خوراکش را نان با شیر یا ماست تهیه ببیند. ... براى اغنیا و تجار چه اندازه شایسته است، که این مطلب را در این سفر ملاحظه کنند و هرگاه در شهرهایى که تا کربلا بین راه ایشان است، عده‌اى از دوستانشان ایشان را دعوت و میهمانى می‌کنند و در زمان حرکت سفره‌هاى آنان را از پخته‌هاى لذیذ، و مرغ بریان و سایر غذاها پر مى‌کنند، نپذیرند و بگویند: ما مسافر کربلا هستیم، و براى ما تغذیه به این غذاها شایسته نیست (ادامه دارد...). مهدی شجریان 🌐https://eitaa.com/M_shajarian