اخیراً کتاب «عقل، استدلال و عقلانیت»، دکتر سعید زیباکلام را مطالعه کردم. بر خلاف آنچه در ابتدا از عنوان کتاب به ذهن می‌آید، تلاشی برای تمجید از عقلانیت نیست. عقلانیت به اعتقاد او امری زمینه‌ و زمانه‌مند با خاستگاه تعلقات، امیال و آمال انسانی است و در نتیجه از نسبیتی افسارگسیخته رنج می‌برد. نکات کتاب در حاشیه عبارت‌هایی از فیلسوفان غربی و نیز آیاتی از قرآن در 64 بخش و در حدود 170 صفحه طرح شده است. صرف‌نظر از اشکالاتی که مدعیات این کتاب به ذهن می آورد ـ که عمده آن‌ها روشِ خودشکنِ اقامه استدلال عقلی برای نقد استدلال عقلی است ـ کتاب برای مقابله با که برخی اندیشمندان به آن مبتلا هستند، سودمند است. نویسنده غالباً به آیاتی استدلال کرده است که در آن‌ها هدایت بشر منحصر به فعل الهی یا انذار انبیا است. او بر این باور است که این آیات دلالت بر این دارند که عقلانیت راهی برای رسیدن به خدا نیست و الا انذار و هدایت تنها راه نبودند. ابهام جدی این است که چرا نویسنده محترم به آیات فراوان دیگری که به تمجید عقل پرداخته‌اند، گریزی ندارد و نیز چرا هدایت الهی و انذار پیامبران را در تقابل با عقلانیت می‌شمارد. البته این نکته که عقلانیت ممدوح قرآن کریم، چیزی غیر از خصوص عقلانیت مطلوب نظام‌های فلسفی است، مطلبی صحیح است اما اینچنین مطلق سخن گفتن و قرآن را یکسره ساکت در موضوع عقلانیت نشان‌دادن، محل تأمل است. به‌هرروی مطالعه این کتاب برای آن‌ها که از جزم‌اندیشی خام حاکم بر دستگاه‌های فکری رایج رنج می‌برند، مفید است. مهدی شجریان 🌐 https://eitaa.com/M_shajarian