عالمی را یک سخن ویران کند روبه هانِ مرده را ،شیران کند گر سخن خواهی که گویی چون شکر صبر کن از حرص و این حلوا مخور سنگ و آهن را مزن بر هم گزاف گه ز روی نقل و گه از روی لاف آسمان شو ابر شو باران ببار ناودان آبش نمی آید بکار