ا🔲🔳🔲🔳 ا🔳🔲 ا🔲 ا🔳 ◾️به لسان حضرت امیرالکلام وهم انسان، نه تنها راه به حقیقت ندارد بلکه سراب است، یعنی انسان را غافل و مشغول به خود می کند: «لَمْ تُحِطْ بِهِ الْأَوْهَام‏ بَلْ تَجَلَّى لَهَا بِهَا وَ بِهَا امْتَنَعَ مِنْهَا وَ إِلَيْهَا حَاكَمَهَا»؛ اوهامِ خلق بر خالق احاطه ای ندارد. اوهام ظلمانی بر متوهم، حاکم است، و سبب امتناع شناخت حقیقی می شود. 📓نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص ۲۶۹ 🖊 این کلام حضرت محفوف به قیاس اولویت است؛ به این معنا که وهم، آدمی را از خودش غافل می سازد، تا چه رسد به اینکه ره به حقیقت برده و منجر به معرفت مقرّب شود. پس متوهم، به سبب حکومت وهم بر وجودش، از معرفت مقرِّب یعنی از معرفة الامام بی بهره است. اصلا به صراحت آیه شریفه حضرت قرآن، مولای او "لا" یعنی هیچ است، پس از جرگه مومنین خارج است. و اخراج از عنوان مومن، به معنای اطلاق عنوان کافر بر او می باشد. ◾️به فرمایش حضرت قرآن، وجود یا قلوب کافرین بی بهره از معرفت مقرِّب است: «لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها»؛ قلوب آنها هیچ تفقهی ندارد. وگفتیم که حقیقت تفقه و کمال آن معرفة الامام است. پس وجود کافر که مولایش لا است، از معرفة الامام بی بهره است. 🔳 🔲 🔳🔲 🔲🔳🔲🔳