📌 بدون پذیرایی می‌روی؟... ▪️ یک وقت‌هایی آدم دلش می‌خواهد حرف بزند، اما نمی‌داند به چه کسی. حتی نمی‌داند چه می‌خواهد بگوید! در یک جمله خلاصه‌اش می‌کند: حالم خوب نیست... و نمی‌داند چرا. ✉️ حرف‌هایش را با بغض فرو‌می‌خورد. مثل امروزِ من... چقدر حرف دارم که می‌دانم شنیده‌ای. پس چرا بازگو کنم حرف‌هایی را که ناگفته، می‌دانی. چشمانم را می‌بندم و می‌روم. ناامید از نشنیدن پاسخی... 🕌 صدای اذان بلند می‌شود. شعفی در دلم می‌اندازد: انگار شما صدایم کرده‌اید. می‌گویید کجا؟ تا جمکران می‌آیی و بدون پذیرایی می‌روی؟ برمی‌گردم. دو رکعت نماز می‌خوانم. دلم آرام می‌گیرد. چقدر به این مهمان‌نوازی شما نیاز داشتم… 📝 #دلنوشته_مهدوی ✅️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran