♦️چند دلیل ساده برای آنکه در دور دوم انتخابات لنجان به «گزینه پرخطر» رای ندهیم! ( بخش اول) ✒میثم مهدیار(جامعه شناس و سیاست پژوه) ▪️انتخابات امری نسبی است یعنی باید بین دو یا چند نفر موجود مقایسه و انتخاب کرد. بعضی اوقات عیار انتخابات بالاست و بین صالح و اصلح یا خوب و خوبتر باید انتخاب کرد و بعضی اوقات بین خنثی و بد یا بد و بدتر یا کم خطرتر و پر خطرتر! انتخابات پیش رو برای من ( مانند بسیاری دیگر از دوستان و همشهریان خوبم در شهرستان) انتخاب ایده آلی نیست ولی باید سعی کنیم گزینه «پرخطرتر» را انتخاب نکنیم. در ادامه سعی می کنم با برخی مقایسه های بنیادی فضا را برای سنجش دقیق تر و منصفانه تر فراهم کنم و خوشحال می شوم نظر سایر همشهریان و دوستان را در این باره بشنوم و دیدگاهم را تصحیح کنم. 🔸️برای انتخاب یک نماینده دو ملاک عمده باید بررسی شود: 1- «تجربه» و 2- «برنامه راهبردی» او در سطح ملی و منطقه ای. از همین جهت در ادامه کارنامه دو کاندیدای محترم را از این دو منظر بررسی خواهم کرد. 🔸️1- "تجربه": بسیاری تصور می کنند تجربه همان سابقه است و تلاش می کنند سابقه کاری و اجرایی نامزد مورد نظر خود را هرچه فربه تر به نمایش بگذارند. اما از دیدگاه من تجربه همان سابقه نیست. اول اینکه پست های سیاسی و اجرایی در مملکت ما خیلی اوقات مبتنی بر رانت و فساد تقسیم می شود نه بر مبنای شایسته سالاری و کارنامه مثبت! حتی دیده شده مدیرانی بعد از عملکرد تباه در یک پست، عزل شده ولی بلافاصله پست بالاتری گرفته اند. دوم اینکه هر فرد در سابقه کاری خود ممکن است خطاها و شکست هایی داشته باشد. این سوابق مثبت یا منفی وقتی به تجربه تبدیل می شوند که به یک بینش و بصیرت جدید تبدیل شوند اما اگر مسئولی بعد از سعی و خطاهای بسیار هنوز بر مشی سابق بوده و حتی از خطاهای خود به افتخار یاد کند و آن را جزو رزومه مثبت خود تلقی کند یعنی سابقه اش هنوز به «تجربه» تبدیل نشده است. در ادامه تلاش می کنم تا حد ممکن منصفانه بخشی از کارنامه ی تجربه دو نامزد محترم را بررسی کنم. 🔻الف) آقای رجایی: در میان دو کاندیدای محترم دوره دوم انتخابات مجلس یازدهم لنجان، جناب رجایی کمتر واجد سابقه و تجربه سیاستی قابل توجه و روشن در رابطه با وظایف و موقعیت نمایندگی مجلس هستند که بتوان آن را محل نقد و بررسی و معیار انتخاب قرار داد. اما از زاویه دیگر نیز می توان این مساله را بررسی کرد. آقای رجایی در چند دوره پیشین انتخابات مجلس نیز حضور داشته و با توجه به حمایت هایی که از او شده بود سرمایه اجتماعی و سیاسی قابل توجهی را به خود جذب کرده بود. اما ایشان بعد از اتمام هر دوره نخواسته یا نتوانسته از این سرمایه اجتماعی برای انجام فعالیت سیاسی یا اجتماعی، فرهنگی در جهت حل مشکلات شهرستان بهره ببرد و بر تجربیاتش در مواجهه واقعی (و نه صرفا انتخاباتی ) با افراد، نهادها، گروه ها و اقشار در شهرستان بیفزاید. به نظر می رسد. به نظر می رسد آقای رجایی بیشتر نگاهی سیاسی به مسائل شهرستان دارد و به همین خاطر تنها در ایام انتخابات در شهرستان حاضر می شود درحالیکه در فواصل دوره های گذشته فرصت داشته که مثلا با تشکیل یک سازمان مردم نهاد از میان حامیان خود یا یک موسسه راهبردی در منطقه با استحصال مشکلات بنیادی و فهم و تبیین آنها در نهایت برای پیگیری رفع آن ها ( بر حسب مقدوراتش) مطالبه یا اقدام کند و به تجربیات اجتماعی، سیاستی و راهبردی خود بیافزاید. همچنین ایشان در این 8سال این فرصت را داشت که در سطح کلان ملی با اندیشکده های راهبردی که مشغول راهبردنویسی های کلان و ملی هستند مرتبط شود و چارچوب نظری خود را برای فهم راهبردی مسائل کلان کشور سامان و نظم دهد. اگر این اتفاق افتاده بود 4 سال پیش رو در مجلس برای ایشان به جای اینکه به روزمرگی و سعی و خطا و صرف هزینه های ( مادی و غیرمادی) بسیار بگذرد به پیگیری هدفمند و سازنده امور منجر می شد. 🔻ب) آقای یوسف پور در مقابل تجربه پایین سیاستی آقای رجایی، رزومه آقای یوسف پور بسیار «پرپیمون» به نظر می رسد ولی در حالیکه برخی اعضای ستاد آقای یوسف پور تلاش می کنند این تجربه کاری و اجرایی آقای یوسف پور را بسیار مهم و مثبت و سازنده نشان دهند نشانه های بسیاری موجود است که این تصویر سازی را دچار چالش می کند. در یادداشت بعد فقط چند نمونه ساده از چالش های اساسی که در برابر عملکرد آقای یوسف پور در وزارت رفاه و وزارت نیرو وجود دارد را فهرست خواهم کرد. 🔴 آرشیو یادداشت های میثم مهدیار: تلگرام: https://t.me/Mahdyar_info 🌏 اینستاگرام: 🌏 https://www.instagram.com/mahdyar_lenjan ♦️ادامه در بخش دوم (https://t.me/Mahdyar_info/382)