.
🔹 این یادداشت را برای همه کاندیداهای انتخابات اسفند ۱۴۰۲ (از جمله نمایندگان فعلی) ارسال کنید
♻️ آیا کاندیدای شما این ویژگیهای شهید مدرس را دارد؟
🔸قسمت اول
🔰
حمید رسایی: این یادداشت را سال ۹۹ به مناسبت روز شهادت آیت الله مدرس به عنوان الگوی نماینده واقعی مردم و در ماههای ابتدایی شروع به فعالیت مجلس یازدهم نوشتم. اکنون در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم، از طرفی مرور آن را برای کاندیداهای انتخابات پیش رو مفید و لازم میدانم تا سیره زندگی شخصی و اجتماعی خود را با شهید مدرس تطبیق دهند و از طرفی، با نگاه به عملکرد کلیت مجلس فعلی، میتوان با تطبیق عملکرد نمایندگان آن با زندگی شهید مدرس به عنوان الگوی مجلس انقلابی، درباره این مجلس قضاوت کرد.
🔹آیا جیبش ته دارد؟
یک روز در مجلس شورا، رضا خان با شوخی و مزاح دست روی جیب مرحوم مدرس گذاشت و گفت: آقا عجب جیب بزرگی دارید. مدرس در حالی که متبسم بود، گفت: درست است که جیب من بزرگ است، ولی ته دارد. این جیب شما است که ته ندارد.
🔹آیا از پول کثیف استفاده نکرده و نمیکند؟
سفیر انگلستان برای مدرس چکی فرستاد به این امید که شاید او خود را به پول بفروشد! مدرس پرسید این چیست؟ آورنده چک گفت: این چک است، آن را به بانک داده و پول می گیرند. مدرس خندهای کرد و گفت: به سفیرتان بگویید که من فقط سکه طلا قبول می کنم، آن هم به شرطی که سکه ها را بر روی شتر بار کنند و در روز روشن برایم بیاورند. وقتی سفیر انگلیس از جواب مدرس اطلاع یافت گفت: من می دانم او پول و سکه نمی خواهد بلکه درصدد است تا آبروی ما را در دنیا ببرد.
🔹
آیا بازیچه سرمایهداران نشده؟
فرزند یکی از بازرگانان که در بازار از مدرس حمایت می کرد، به نزد مدرس رفت و او را برای ناهار دعوت کرد. آقا هر نوبت به بهانه ای می خواست این دعوت را قبول نکند تا سرانجام با اصرار زیاد قبول کرد. روز مقرّر بازرگان پسر خود را فرستاد تا مدرس را به خانه بیاورد و طوری تظاهر نماید که اهل محل بدانند مدرس برای نهار به خانه آنها می آید. نزدیک خانه که رسیدند، مدرس ایستاد و گفت: تو برو من خودم می آیم. پسر گفت: پدرم دستور داده که در خدمت شما باشم. آقا جواب داد: بیجا گفته است. پدرت می خواهد یک ناهار به من بدهد و تو را همراه من کرده است تا به اهل محله بگوید: من آن چنان کسی هستم که مدرس به خانه من می آید و بعد چه می دانم که از این دعوت و به خانه خود کشیدن من چه منظوری دارد. پسر بازرگان به ناچار رفت و داستان را برای پدر گفت. بازرگان گفت: عجب سید زرنگی است، فکر اشخاص را می خواند.
🔹
آیا مطمئنید دنبال حقوق نجومی نیست؟
یک بار یکی از نمایندگان مجلس به شهید مدرس گفت: حقوق هر نماینده صد تومان است که برای اداره زندگی بسیار کم است. ترتیبی دهید مجلس این مبلغ را به دویست تومان افزایش دهد. شهید مدرس جواب داد: روزی که شما انتخاب شدید مشخص بود حقوق تان صد تومان است و با رضایت وکالت را انتخاب کردید. اگر حالا ناراضی هستید، باید استعفا دهید و اعلام کنید ما با حقوق دویست تومان نمایندگی را قبول می کنیم. اگر مردم باز به شما رأی دادند، حق دارید دویست تومان بگیرید.
🔸
قسمت دوم و سوم را اینجا بخوانید:
eitaa.com/rasaee/11483
eitaa.com/rasaee/11484
@MAHOUR24