اگر به من میگفتند، کاری کنید که ایران تسلیم شود، اینطور اقدام میکردم:
با توجه به شناختم از ساختار اقتصاد ایران، ابتدا مسیرهای ارزی ایران را محدود و جریان ارزی را سخت میکردم.
دوم، گروهی بیسواد و ذینفع (در دولت، در مجلس، در محل های تأثیرگذار و در فضای اجتماعی) را با پول یا توجیهات عوامانه ی ظاهرا فنی، بسيج میکردم که از سیاست من حمایت کنند. آنها، بدون دستمزد، گران کردن ارز (منبع محدود شده) را تئوریزه و اجرا میکردند.
سوم، راه را برای خروج مواد اولیه و نیروی انسانی متخصص از ایران باز گذاشته و مشوقهایی هم برای آن قرار میدادم تا سرمایههای فعلی و آتی اش را از دست بدهد.
اینجا، کار من تمام بود چراکه گروههای ذینفع و کارشناسان بی سواد و مواجب بگیر، همه گامهای بعدی را برمیداشتند.
تورم ناشی از گرانی ارز و عدم مداخله دولت (بدلیل فشار ذینفعان و کارشناسان مربوط) و خروج سرمایه و منابع، آن کشور را فقیر و سپس تسلیم میکرد.
گاهی وقتها برای شناسایی دشمن و کسانی که در جبهه او فعال هستند، باید از دید دشمن، مواضع را تحلیل کرد.
https://eitaa.com/DrRezaGholami