🚨 پیاده‌روی دو فرسخی در درّه‌های کوهستانی وحشتناک ✍️من تصمیم گرفتم به مشهد بروم و آنجا مخفی شوم. هیچ کس را از تصمیمم آگاه نکردم. ساکم را بستم، در اتوبوس نشستم و راهی مشهد شدم. احتمال می‌دادم که به محض ورودم به مشهد ساواک مرا دستگیر کند؛ زیرا من به دلیل ماجرای کتابی که از آن یاد کردم (آینده در قلمرو اسلام) هم تحت تعقیب بودم. به همین جهت کمی مانده به مشهد، جلوی جاده‌ی فرعی منتهی به اخملد پیاده شدم. اخملد روستای ییلاقی زیبایی در حدود ده فرسخی مشهد است. من قبلاً بار‌ها برای گذراندن تابستان به آنجا رفته بودم. بهار هنوز پایان نیافته بود و هوا گرم نشده بود. برای رسیدن به این روستا، تقریباً دو فرسخ راه را از میان دره‌های کوهستان که خالی از رهگذران بود، پیاده پیمودم. تاریکی زودتر از وقت معمول در این دره‌ها و مناطق گودتر سایه گستر شد. اکنون که آن لحظه‌ها را به یاد می‌آورم، خدا را شکر می‌کنم که به من در آن هنگام ، چنان جرئتی بخشید؛ چون در آن راه روستایی همه چیز خوف‌انگیز بود. 📘 خون دلی که لعل شد 🌹🌹🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌿 🗓 🔹🔘🗓🔹امروز دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰ 🇮🇷 @MAHOUR24