مردی را میشناختم که در علم و دین، سرآمد خیلی ها بود. او استادی بود که هر بار با حضورش، زندگی ما را روشنتر میکرد و با مشاورههایش، گره از مشکلاتمان میگشود. دانش وسیع او در کنار ایمان قویاش، نشانه یک انسان کامل بود؛ کسی که هر کلامش، نوری به سوی حقیقت میافروخت.اما با این حال هیچ ادعایی نداشت و به دنبال شهرت نبود و خود را خاک پای مولایش میدانست.
ارادت ویژهاش به امام زمان (عجلاللهفرجه) و اهل بیت (علیهماالسلام)، از او فردی ساخته بود که با عشق و شور، مردم را به سوی نور هدایت میکرد. کلاسهایش، مملو از معنویت و دانش علمی بود و هر بار که از امام زمان (عجلاللهفرجه) سخن میگفت، چشمهایش برق میزد و قلبش از شوق میتپید. او بسیاری از افراد را از مسیرهای گمراهی به راه راست هدایت کرد و چون چراغی در تاریکی، راه را به آنان نشان داد.
اما اکنون، چهل روزی می شود که این استاد بزرگوار از میان ما رفته است. رفتن او قلبهایمان را پر از اندوه کرده است. از دست دادن کسی که نه تنها استاد ما، بلکه راهنمای معنوی و مشاوری دلسوز بود، غمی بزرگ است. او با علم و ایمانش، ما را به سوی حقیقت هدایت کرد و اکنون که از میان ما رفته، جای خالیاش به سختی پر خواهد شد.
هرچند حضور فیزیکی او دیگر در میان ما نیست، اما یاد و خاطرهاش همیشه در قلبهایمان زنده خواهد ماند. او با علم و ایمانش، چراغی در دلهایمان روشن کرد که هرگز خاموش نخواهد شد. به روح پاکش درود میفرستیم و امیدواریم که در جوار امام زمان (عجلاللهفرجه) و اهل بیت (علیهماالسلام)، جایگاهی والا داشته باشد.دیدارش باشد روزِ رجعت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
به نیابت از ایشان دعای فرج را قرائت بفرمایید.
امیرعلی بصیر، 29 خرداد 1403
به مناسبت ایام چهلمین روز درگذشت استادی گرامی و دلسوز،مرزبان مهدوی مرحوم دکتر امیرهوشنگ شیخ سامانی رحمةاللهعلیه