*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
ما چند سال پیش تو یک خونه با جاریم زندگی می کردیم نمی دونم چه هیزم تری بهش فروخته بودیم
اون زمان اون بچه شیر خوره داشت من گاهی غذایی که نوبرانه بود یا عطر بویی داشت براش می بردم
همسرم دایم در حالیکه خودمون خونه میساختیم و کلی قرض داشتیم به شون کمک میکرد.حتی وقتی خودمون توشرایط سخت بودیم.
در عین حال اون و برادر شوهرم دائما بدگویی ما را پیش خانواده همسرم میکردن حتی بعضی دروغا می گفتن که از شنیدنش تعجب کردم.
خلاصه هیچی کم نمی ذاشتن با اینکه من و همسرم از اونا بزرگتر بودیم هر وقت دم در، میدیم شون پشت شون به ما میکردن.
این قدر بد ما را گفته بودن که حتی بچه های خانواده همسرم به ما اخم میکردن حتی شنیدم خواهر شوهرام گفته بودن ما مقصریم بدون اینک تحقیق کنن🤔
بعد ۳ سال ما از اون خونه رفتیم ولی خیلی دلم شکسته بود
۶ ماه آخر همش میگفتم الهی هم نشین ۲۴ ساعته خواهرشوهرام شه در حالیکه فکرشم نمی کردم این اتفاق ممکن باشه
خدا که خواست همنشین ۲۴ ساعته یکی که حامیش هم بود شد به ۶ ماه نرسیده چنان دعوایی کردن که خبرش به ما هم رسید. همون خواهرشوهرم با شرمندگی گفت حالا فهمیدم اونا مقصرن.
در حالیکه ما الحمدلله سال به سال زندگیمون بهتر شد
اونا بدتر شدن
فقط میخواستم بگم
" چوب خدا صدا نداره بخوره دوا نداره".
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88