ملکـــــــღــــه
#گلاب ۹۳ رو ایوون نشسته بودم و با چشمای تنگ شده به اتاق ترنج زل زده بودم ماهجانجان و الوند و ترنج
۹۴ + خانواده ترنج قراره مهمون عمارت بشن .. نگاهی از گوشه چشم به من انداخت و گفت +به همین زودیا هم عروسیشون و برپا میکنیم ..تا تدارکات لازم و ببینیم یکم طول میکشه از فردا همه باید سخت کار کنین همه شروع کردن به دست زدن و زنها کل میکشیدن و من تقریبا وا رفته بودم بتول از دستم گرفت و اروم کنار گوشم گفت _ همه دارن شما رو نگاه مکنن خانم جان محکم وایستا رو پات سرتم بگیر بالا بدونن برات مهم نیست نقطع ضعف دستشون نده ... سری تکون دادم و به حرف بتول گوش دادم محکم وایستادم و سرمو گرفتم بالا + امروز زودتر برین اتاقاتون و استراحت کنین _ خانم جان مهمانا کی میرسن؟ شیرین بود که داشت با لحجه بامزه اش سوال میپرسید + چند روز دیگه تو همین هفته همه چیز باید اماده باشه حالا برید سر کارتون .گلنسا تو بیا بالا کارت دارم همه یکی یکی رفتن سر کارشون و فرخ لقا هم رفت طرف ترنج و الوند و شروع کرد باهاشو به حرف زدن مامان یک سمت ایوون وایستاده بود و داشت با نگاهش سر زنشم میکرد میدونستم الان داره با خودش میگه این دختر شیر من و نخورده و چقدر بی عرضه است! رفتم سمت اتاقم که با صدای ماهجانجان متعجب برگشتم سمتش _ گلاب + بله ماهجانجان _ توهم بیا اتاقم کارت دارم همه متعجب من و نگاه میکردن .از کنارشون گذشتم و پشت سر ماهجانجان وارد اتاق شدم گلنسا هم اومد تو و در و بست . ماهجانجان رو چهارپایه چوبیش کنار پنجره نشست و گفت + گلنسا همه چیز و میسپارم دست تو میخوام جشن خوبی برگزار بشه قراره خانهای دیگه ابادی ها هم بیان پس حسابی رو و ابرو میخوایم _ به روی جفت چشام خانم جان .. تدارکی ببینم که همه انگشت به دهان بمونن + خوبه بالا سر کارگرا باش که تنبلی نکنن اما بهشون بگو عروسی که برگزار بشه ماهجانجان بهتون یک شیرینی خوب میده گلنسا لبخند زد و دستشو گذاشت رو چشماش _به روی جفت چشمام خانم جان . + خیله خب بعدا بهت لیست کارارو میدم فعلا برو به کارات برس _ چشم خانم با من امری نیست پس... +برو به سلامت گلنسا از اتاق رفت بیرون و ماه جانجان بشت طرفم اخماش تو هم بود و انگاری که از دستم عصبانی بود _ هیچ معلوم هست تو داری چیکار میکنی دختر؟ +چیزی شده ماهجانجان! _ از من میپرسی؟ لب گزیدم و سرمو انداختم پایین که خودش ادامه داد + این چه شوهر داری که تو میکنی چرا شوهرت هر شب باید به جای اتاق تو بره بغل یک زن دیگه ... سرموگرفتم بالا و به صورت درهم ماهجانجان نگاه کردم + تقصیر من چیه؟ _ تقصیر تو اینه که زنیت نداری .زن اگه زن باشه شوهرش تو یک هفته اسیر ودیوونه خودش میکنه مگه یک مرد چی میخواد از ❤️❤️