#گلاب
۹۴
+ خانواده ترنج قراره مهمون عمارت بشن ..
نگاهی از گوشه چشم به من انداخت و گفت
+به همین زودیا هم عروسیشون و برپا میکنیم ..تا تدارکات لازم و ببینیم یکم طول میکشه از فردا همه باید سخت کار کنین
همه شروع کردن به دست زدن و زنها کل میکشیدن و من تقریبا وا رفته بودم بتول از دستم گرفت و اروم کنار گوشم گفت
_ همه دارن شما رو نگاه مکنن خانم جان محکم وایستا رو پات سرتم بگیر بالا بدونن برات مهم نیست نقطع ضعف دستشون نده ...
سری تکون دادم و به حرف بتول گوش دادم محکم وایستادم و سرمو گرفتم بالا
+ امروز زودتر برین اتاقاتون و استراحت کنین
_ خانم جان مهمانا کی میرسن؟
شیرین بود که داشت با لحجه بامزه اش سوال میپرسید
+ چند روز دیگه تو همین هفته همه چیز باید اماده باشه حالا برید سر کارتون .گلنسا تو بیا بالا کارت دارم
همه یکی یکی رفتن سر کارشون و فرخ لقا هم رفت طرف ترنج و الوند و شروع کرد باهاشو به حرف زدن
مامان یک سمت ایوون وایستاده بود و داشت با نگاهش سر زنشم میکرد میدونستم الان داره با خودش میگه این دختر شیر من و نخورده و چقدر بی عرضه است!
رفتم سمت اتاقم که با صدای ماهجانجان متعجب برگشتم سمتش
_ گلاب
+ بله ماهجانجان
_ توهم بیا اتاقم کارت دارم
همه متعجب من و نگاه میکردن .از کنارشون گذشتم و پشت سر ماهجانجان وارد اتاق شدم گلنسا هم اومد تو و در و بست .
ماهجانجان رو چهارپایه چوبیش کنار پنجره نشست و گفت
+ گلنسا همه چیز و میسپارم دست تو میخوام جشن خوبی برگزار بشه قراره خانهای دیگه ابادی ها هم بیان پس حسابی رو و ابرو میخوایم
_ به روی جفت چشام خانم جان .. تدارکی ببینم که همه انگشت به دهان بمونن
+ خوبه بالا سر کارگرا باش که تنبلی نکنن اما بهشون بگو عروسی که برگزار بشه ماهجانجان بهتون یک شیرینی خوب میده
گلنسا لبخند زد و دستشو گذاشت رو چشماش
_به روی جفت چشمام خانم جان .
+ خیله خب بعدا بهت لیست کارارو میدم فعلا برو به کارات برس
_ چشم خانم با من امری نیست پس...
+برو به سلامت
گلنسا از اتاق رفت بیرون و ماه جانجان بشت طرفم اخماش تو هم بود و انگاری که از دستم عصبانی بود
_ هیچ معلوم هست تو داری چیکار میکنی دختر؟
+چیزی شده ماهجانجان!
_ از من میپرسی؟
لب گزیدم و سرمو انداختم پایین که خودش ادامه داد
+ این چه شوهر داری که تو میکنی چرا شوهرت هر شب باید به جای اتاق تو بره بغل یک زن دیگه ...
سرموگرفتم بالا و به صورت درهم ماهجانجان نگاه کردم
+ تقصیر من چیه؟
_ تقصیر تو اینه که زنیت نداری .زن اگه زن باشه شوهرش تو یک هفته اسیر ودیوونه خودش میکنه مگه یک مرد چی میخواد از
❤️❤️