هدایت شده از #ألموت‌لإسرائیل 👊🏼
2⃣ ..... که کارم را به نحو احسن انجام دهم و نهایت احترام به آنها رعایت شود. پارچه سفید را روی میز پهن کردیم و بعد یک پلاستیک ضخیم روی آن کشیدیم و کفن اصلی را روی پلاستیک گذاشتیم. با ذکر و سلام و صلوات دست‌های تکه شده و قطعه‌ای از پاها را غسل دادیم همه را به همراه تکه‌ای از گوش مطهرشان روی پنبه گذاشتیم و دور کفن پیچیدیم. از آن طرف خبر رسید که مردم در خیابان منتظر شهدا هستند. تکه‌های بدن شهدا زیاد بود و کار شناسایی زمان بر برای همین ما به سرعت کار غسل و کفن را انجام می‌دادیم. چندین ساعت مشغول کار بودیم تا سپیده صبح که نماز را اقامه کردیم و کمی بعد کار غسل و کفن به اتمام رسید. وقتی کفن‌ها را می‌پیچیدیم یک نفر ایستاده بود بالای سرمان و روضه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام می‌خواند... سرم را بالا آوردم؛ همه کسانی که تا آن لحظه مشغول کار آزمایش و شناسایی بودند دور پیکرهای مطهر جمع شدند و بر سر و صورت می‌زدند. طنین روضه سیل ناله‌ها را شدت می‌داد. بار دیگر پیکر شهید سلیمانی را بر دوش گرفتم؛ گویی تمام آفرینش بر شانه‌هایم روان بود و تمام هستی در این غم‌گریان... دستم را به کفن مطهرشان کشیدم از ایشان طلب شفاعت کردم و کنار ماشین ایستادم. سردار دانش‌پژوه دسته گل نرگسی را که با خود آورده بود در تابوت شهید گذاشت و ماشین شهدا به سمت مردم رهسپار شد؛ مردمی که آغوششان هنوز بوی مهربانی حاج قاسم می‌داد؛ بوی شهامت و شهادت... مردمی که حالا دیگر باورشان شده: 【ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم و ما مرد این میدان هستیم.】 راوی: غلامحسین حیدری 【بهداشت و درمان صنعت نفت اهواز】 . . 👊🏼