امروز با خانمی که در حال عبور بود برخورد کردم. اووه! معذرت می‌خوام. من هم معذرت می‌خوام. دقت نکردم ... ما خیلی مؤدب بودیم من و این غریبه خداحافظی کردیم، و به راهمان ادامه دادیم. کمی بعد از آن روز، در حال پختن شام بودم. فرزندم خیلی آرام کنارم ایستاد همین که برگشتم به او خوردم و تقریبا انداختمش. با اخم گفتم: " اه ! از سر راه برو کنار – چرا تو دست و پامی" قلب کوچکش شکست و رفت. نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم. وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای درونم گفت: وقتی با یک غریبه برخورد می‌کنی، آداب معمول را رعایت می‌کنی، اما با بچه ای که دوستش داری بد رفتار می‌کنی... در با آن‌هایی که دوستشان داری چطور  می‌کنی؟؟؟ http://eitaa.com/fatemiioon_news